RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com
خبرنامه وب سایت: آمار وب سایت:
|
باسلام خدایی اگر این وهابی های گمراه اگر جای ما بودند با این احادیث صحیح سند چه کارها که نمی کردند ما را بیچاره می کردند خدایی از خفت خاری باید بمیرند چگونه تحمل می کنند و حق را کتمان می کنند انسان باید خیلی بدبخت و نامرد باشد وحق رانپذیرد به ابجدبا12حرف مقدس مذهب خودراثابت کنید{12حروف 12ساحت مقدس الله12}ساحت مقدس محمد12ساحت مقدس ائمه 12 امام دین اسلام 12نام شیعه 12باردر قرآن آمده است12دوازده امام حق 12حرف12اصل اسلام شیعه12دین اسلام مذهب12 شیعه اثنی عشری12 محمد علی فاطمه12اصل اسلام شیعه12محمد علی فاطمه12 اصل اسلام شیعه12بحق اسلام ناب12اصول دین اسلام 12فروع دین اسلام12ساحت مقدس الله12 ساحت مقدس محمد 12الله محممدعلی 12قرآن محممد علی12فروع دین اسلام12اصول دین اسلام 12اصل اسلام شیعه12امام دین اسلام12مومن دین اسلام12اصل اسلام شیعه12مرکز اصلی مذهب12 اصل اسلام شیعه12حرف حق دین الله12 دوازده حروف حق12حرف فقط یک کلام 12 حسین علیه سلام 12قرآن کتاب الله12اصل اسلام شیعه12 جانشینان محمد12حرف حق میباشند12محمدعلی فاطمه 12اصل اسلام شیعه12 محمدعلی فاطمه12اصل اسلام شیعه12بحق اسلام ناب 12 اصول دین اسلام12 فروع دین اسلام12اصول دین اسلام12 ساحت مقدس الله12شیعه اثنی عشری12اصل اسلام شیعه12اصل اسلام محمد12 امام دین اسلام 12نجاتبخش جهانه12اسلام ناب محمد 12جانشینان محم12حرف حق یک کلامه12برحقترین مذهب12اصل اسلام شیعه 12حرف حق دین الله12ساحت مقدس الله12ساحت مقدس محمد12ساحت مقدس ائمه12 امام دین اسلام12دوازده حرف حق12حرف فقط یک کلام 12حسین علیه سلام12الله نماز محمد12امام صادق (ع) فرمود خداوند بخاطر 50سال بی نمازی 50 هزار سال در برزخ گرفتارشان خواهد نمود گرفتاری برزخ 50 هزار سال میباشد اگر میدانستند چه مشقاتی در انتظارشان است شب تابه صبح عبادت میکردندتا نمازصبح شان قضاء نشود امامت در مکتب تشیّعیکی از اصول دین است و وظایف امام در این مکتب، امتداد وظایف پیغمبرصلی الله علیه و آله وسلم می باشد یعنی فلسفة بعثت پیامبران با فلسفة نصب و تعین امام از طرف خداوند یکی است و همان دلائل که ایجاب می کند خداوند رسولی را بفرستد همانها ایجاب می کندکه پس از پیامبرخاتم امامی را منصوب کند تا عهده دار وظایف رسالت باشد. علم وسیع و گسترده، عصمت و مصونیت از گناه و خطا از شرایط اصلی و اساسی امام است چون امام همه وظایف پیامبربه جزدریافت وحی دارد وباید داشته باشدو شناسایی چنین فردی جز از راه وحی ممکن نیست از این جهت شیعه معتقد است که مقام امامت یک منصب الهی است وامام باید از جانب خداوند منصوب و معیّن گردد. پس بحث دربارة خلافت و امامت یک بحث تاریخی نیست بلکه بحث در ماهیّت حکومت اسلامی و شیوة فرمانروایی پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) تا پیان جهان است و با سرنوشت ما ارتباط کامل دارد همچنین باید دید که مردم بعد از رحلت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسائل فکری و عقیدتی و غیر آنها به چه کسی باید رجوع کنند. شیعه معتقد است پس از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی(علیه السلام) و یازده نفر از فرزندنش یکی پس از دیگری جانشینان بحق پیامبر می باشند و همین اصل اساسی در اختلاف بین شیعه و سنی می باشد.
امامت درمکتب عامه (اهل سنت)عقیده اهل سنت خارج از این دو مطلب نیست یا می گوید:پیامبر راجع به امامت و جانشینی خود بعد از رحلتشان چیزی نگفت یا اینکه نه جانشین خودش را معرفی کرد اما مسلمانان نپذیرفتند و مصلحت را در این دیدند که ابوبکر به عنوان جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) انتخاب شود. اگر عقیده اهل سنت این باشد که پیامبر راجع به رهبری امتش بعد از خود و جانشینی اش چیزی نگفت و این مطلب را به امت واگذار نموده این عقیده قابل قبول نیست به دودلیل : اما نخست به تعریف واژه امام از نظر لغت واصطلاح واژه امام
الف:جانیشین پیامبر(ص) بایدمعصوم باشد : همانگونه که پیامبر باید معصوم باشد امام و جانشین او نیز باید معصوم باشد و برای عصمت امام ادله زیادی است که به چند دلیل اشاره می کنیم:
ب: علم امام وخلیفه پیامبربایدلدُنّی باشد : علم امام: ویژگی دیگر امام، دانش گسترده و علوم خاصی اوست؛ علومی که از طرق عادی کسب دانشهای بشری به دست نمی آید و از این رو، به آن لدُنّی یا خدادادی می گویند. آگاهی جامع از تمام رموز و اسرار قرآن، و وقوف کامل بر شریعت و تمام احکام و قوانین دینی (حتی احکام موضوعات جدید و مستحدث) و آمادگی کامل برای پاسخ گویی به شبهات، همگی مستلزم آن اند که امام از علوم ویژه ای برخوردار باشد. اگر دانش امام تنها از منابع عادی تأمین شود، هیچ تضمینی برای پاسخگویی به پرسشهای دینی
ج: امام وجانشین پیامبر باید نصب الهی داشته باشد دیگراینکه شیعیان اثنی عشری می گویند: تنها راه تعیین امام نص است و امام باید از طرف خدا و رسول بر امامت او تصریح شده باشد و انتخاب مردم تأثیری ندارد و به دو دلیل بر اثبات این مطلب توجه کنید.
دلیل عقلی بر وجود امام بشر همیشه نیاز به امام و رهبر دارد و این ضرورت عقلی است بر خداوند واجب است که شخصی را به عنوان امام و رهبر نصب کند و مسأله انتصابی است نه انتخابی و یکی از استدلالات ما این است: نصب امام در جامعه لطف است؛ (صغری) لطف بر خدا واجب است؛ (کبری) پس نصب امام بر خدا واجب است(نتیجه) بیان صغری: هرکسی که اهل مطالعه باشد و تجربه سیاسی داشته باشد می داند که هر گاه جامعه رهبری شایسته داشته باشد و او راهنمای مردم باشد، جلوی ستمگران را بگیرد، سر کشان و متجاوزان به حریم دیگران را سر جای خود بنشاند داد مظلوم را از ظالم باز ستاند، عدالت اجتماعی را بر قرار سازد حدود الهی را اجرا کند، با متخلف بر خورد قاطع داشته باشد، مردم را به اطاعت خدا دعوت کند و از نافرمانی حق بر حذر دارد ویقیناً چنین جامعه ای به طاعت نزدیک و از معصیت دور خواهد شد و معنای لطف همین است بیان کبری: چون اگر این لطف لازم نباشد نقض غرض شده و نقض غرض قبیح است و از مولای حکیم محال است. مثال عرفی: جناب عالی دوست دارید که آقای زید امروز نهار به منزل شما بیاید و از غذاهای شما تناول کند، ولی می دانید که زید انسانی است که تا نامه ای به سویش ارسال نکنید یا تلفنی دعوتش نکنید یا پیکی را به سوی او نفرستید از پیش خود به منزل شما نخواهد آمد و این کارها هم برای شما کاملاً مقدور است، حال بیایید و غذا آماده کنید، ولی این کارها را انجام ندهید شما نقض غرض کردید و باید دعوت نامه می فرستادید. بنابراین لطف بر خداوند واجب است؛ زیرا اگر لطف نکند لازم می آید که عذاب کردن بندگان عاصی قبیح باشد هرچند مذمت دنیوی آنها قبیح نباشد. بنابراین، اگر مکلف کار زشتی انجام دهد که عقل قبح آن را درک نکرده که حتماً عقابی نیست و اگر عقل هم زشتی آن را می فهمد، ولی از سوی خداوند پیامبری نیامده و حرمت شرعی را بیان نکرده باز آن شخص مستحق مذمت دنیوی و لسانی هست، ولی مستحق عقاب اخروی نیست و نباید کیفر شود؛ زیرا عقوبت بر حرمت شرعی متفرع است و حرمت شرعی هم بر ارسال رسل ونصب امام متفرع است.در قرآن کریم میخوانیم: «وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّی نَبعَثَ رسَولاً»27 وما تا پیامبری مبعوث نکنیم، به عذاب نمی پردازیم نیز می خوانیم: « وَلو أَنَّا أَهلَکنَهُم بِعَذَاب مِّن قَبلِهی لقَالوا رَبَّنَا لَولااُرسَلتَ إِلَینَا رَسُولاَ»28 و اگر ما آنان را قبل از[ آمدن قرآن ] به عذابی هلاک می کردیم، قطعاً می گفتند: پروردگارا، چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی پس برای حسن و صحت عقاب باید لطف درکار باشد وگرنه قبیح است29سؤال: خلیفه بلافصل پیامبر(ص) کیست؟جواب: به عقیده ما علی بن ابی طالب(علیه السلام) است و بر این مدعا در کتاب کشف المراد حدود دوازده دلیل اقامه شده است. که به بعضی از آنها اشاره می کنیم. دلیل اول: شیعه معتقد است که امام باید معصوم و منصوص باشد. واین دو امتیاز( عصمت و نص) مختص به علی(ع) است به دلیل این که امت اسلامی دو گروه شدند: دلیل دوم: در موارد متعدد از پیامبر اکرم نص صریح بر امامت و خلافت بلافصل علی(علیه السلام) وارد شده که در نزد امامیه این نصوص در حد تواتر نقل می شود و در نزد عامه ولو متواتر نباشد، ولی در حد وفور نقل شده است. اکنون برخی از آن نصوص را که هر کدام به مناسبتی بیان شده ذکر می کنیم: الف: هنگامی که آیه «و انذر عشیرتک الاقربین» نازل شد، پیامبراکرم به علی(علیه السلام) یا به ابی طالب فرمود طعامی آماده ساخته و فرزندان عبدالمطلب را دعوت کنند. آن گاه در آن مجلس فرمود: کدام یک از شما وزیر و معین من می شوید تا او برادر، جانشین و وصی من پس از من باشد؟ علی(علیه السلام)فرمود: من با تو بیعت می کنم و وزارت را از ناحیه تو می پذیرم.حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این (علی) برادر، وصی و خلیفه من بعد از من و وارث من است؛ پس برشما لازم است که سخن او را گوش داده و از او اطاعت کنید30ملاحظه می کنید که از همان آغاز بعثت مسأله خلافت و جانشینی پیامبر به طور جدی مطرح بوده است.ب. پیامبر بارها فرمود: ای علی، تو برادر و وصی من و خلیفه من بعد ازمن و قضاوت کننده در دین من هستی31 ج. هنگامی که پیامبر در روز دوازدهم ذی حجه میان مسلمین عقد اخوت برقرار کرد و مسلمین را دو به دو با هم برادر ساخت علی(ع) عرض کرد: یا رسول الله همه مسلمین را با هم برادر ساختی، ولی من با چه کسی عفد اخوت برقرار کنم؟ حضرت(ص) فرمود: ای علی، آیا دوست نداری که برادر من و خلیفه من بعد از من باشی؟ حضرت(ص) خود با علی(ع) عقد اخوت و برادری برقرار ساخت32 ملاحظه می کنید که از هر فرصتی در راه هدف استفاده می شود و نکته جالب این که نمی گوید: انت خلیفتی، بلکه می گوید: انت خلیفتی من بعدی تا جلوی هر نوع شبه گرفته شود. د. پیامبر(ص) به مسلمانان فرمان داد که به علی(ع) به عنوان امیرالمؤمنین و فرمانده مؤمنان سلام دهند و فرمود: یا علی، تو سید و آقای مسلمین و پیشوای متقین و جلودار سفید چهرگان قیامتی.ﮪ .پیامبر(ص) فرمود: این علی(ع) ولی و سرپرست هر زن و مرد مؤمن است33.خلاصه این که روایات و نصوص در این باب بسیار است که اگر هم دانه دانه آنها در حد تواتر نباشد، ولی مجموع آنها متواتر است و به عبارت دیگر بر فرض که تواتر لفظی نباشد تواتر معنوی حتمی است. دلیل سوم: سومین دلیل بر امامت علی(ع)، این آیه است: دلیل چهارم: دلیل دیگر بر امامت بلافصل علی(ع) حدیث شریف و متواتر غدیر خم است: شیعه و سنی در حد تواتر نقل کرده اند که در روز هیجدهم ذیحجه، وقتی حضرت رسول(ص) از حجه الوداع برگشت، به چهار راهی به نام غدیر خم رسید که محل جدایی نقاط مختلف بود. در آنجا بود که این آیه نازل شد: یَأَیُّهَا الرَّسول بَلِّغ مَا أُنزِلَ إِلیکَ مّن رََّبِکَ و إن لَّم تفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَةو و الله یعصِمُکَ مِنَ النَّاسِ36 ای پیامبر، آنجه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنی پیامش را نرسانده ای. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه می دارد.پیامبر فرمان داد همه توقف کنند و آنها که جلو رفته اند باز گردند و آنها که عقب مانده اند برسند. سپس فرمان داد منبری از جهاز شتران بسازند. وقتی که زمینه فراهم شد، به هنگام ظهر بر بالای منبر رفته و برای مردم خطبه خواند. آن گاه علی(ع) را طلبیده، دست او را گرفت و بالا برد، به گونه ای که سفیدی زیر بغل پیامبر و علی(ع) نمایان شد. بعد فرمود: ألَستُ اولی بکم من أنفُسکم؟ آیا من اولی به تصرف نسبت به شما حتی از جان خودتان نیستم (آیا من صاحب اختیار شما نیستم)؟همه گفتند: بلی یا رسول الله، تو صاحب اختیار مایی. بعد فرمود: مَن کُنتَ مَولاهُ فَهذا عَلیٌ مولاهُ اللّهُمَّ و الِ مَن والاهُ وَ عَادِ مَن عاداهُ وا نصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ؛37 هر کسی که من [صاحب اختیار و] مولای اویم، این علی [سرپرست و] مولای اوست. بارالها، دوست بدار کسی را که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی را که با علی دشمنی کند ویاری کن کسی را که علی را یاری کند و خوار کن کسی را که علی خوار کند. دلیل پنجم: دلیل دیگری برای اثبات امات وجانشینشی امام علی(ع) حدیث شریف منزلت است که شیعه و سنی به تواتر آن را از پیامبر نقل کرده اند،و حدیث این است که حضرت(ص) فرمود: أنتَ مِنِّی بمنزلَه هارون مِن موسَی إِلَّا أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدِی38 دلیل ششم: طبق نقل شیعه و سنی پیامبر(ص) فرمود: یا علی! انت اخی و وصیی و خلیفتی من بعدی و قاضی دینی؛ ای علی تو برادر و وصی و خلیفة من پس از من و قاضی دین من هستی. دلیل هفتم: به اجماع مسلمین علی(ع) بعد از پیامبر (ص) از همة افراد امت اسلامی از هر جهت افضل بود و به حکم عقل و نقل هر کسی افضل الناس بود او لایق الناس به امامت و خلافت بوده و او امام است پس علی(ع) امام است40 دلیل هشتم: علی(ع) مدعی امامت بوده و معجزاتی هم به دست او ظاهر گردیده؛ (صغری) و هر کسی دارای این دو خصوصیت باشد پس او امام و جانشین پیامبر است؛ (کبری)پس علی بن ابی طالب امام و خلیفه رسول خدا(ص) است. (نتیجه) اثبات صغری: چنان که ملاحظه می کنید صغرای استدلال دو بخش دارد:علی(ع) مدعی امامت بوده است. این امر از متواترات تاریخ است و بر کسی پوشیده نیست که آن حضرت مدعی امامت پس از رسول الله بوده و بهترین شاهد مطلب خطبة جانسوز شقشقیه است که با این جمله شروع می شود: أَمَا وَ اللَّهِ لَقَد تَقَمَّصَهَا فُلانٌ (ابن ابی قحافه)..»معجزاتی هم به دست حضرتش(ع) به ظهور پیوسته است: این قسمت نیز شواهد بسیاری دارد که به برخی اشاره می کنیم:در میان همه مسلمین در حد تواتر نقل شده که حضرت در قضیه جنگ خیبر در قلعه را از جای کند و به دور انداخت، در حالی که هفتاد انسان تنومند و قوی از جابه جایی آن ناتوان بودند.روزی حضرتش بر منبر مسجد کوفه برای مردمان خطبه می خواند. ناگهان اژدهایی وارد مسجد شد و مردمان هجوم آوردند تا او را بکشند. امام فرمود: راهش دهید. راه دادند، آمد از منبر بالا رفت و در گوش علی چیزی گفت و حضرتش به زبان وی جواب داد و اژدها از مسجد بیرون رفت و غایب شد. آن گاه حضرت برای رفع تعجب دیگران فرمود: او از فرمانروایان جن بود که مسأله ای برایش پیش آمده بود؛ از من پرسید و من جوابش دادم و رفت.شگفتا از این منطق که با پرنده و درنده و گزنده و جن و انسان آشناست.هنگامی که حضرت با لشکریان متوجه صفین بود، تشنگی بر لشکر و حیوانات آنها غلبه کرد. حضرت دیری را دید و از راهب آب طلب کرد. راهب گفت: از اینجا تا آب سه فرسخ راه است و در هر یک ماه از برای من اندکی آب می آورند؛ اگر به شما دهم خود تلف می شوم. حضرت(ع) از راه به در رفته و اطراف را ملاحظه کرد و زمینی را نشان داد که بکنند؛ چون کندند سنگ عظیمی پیدا شد، فرمودسنگ را بردارید و آب بخورید. خلق کثیر بر آن جمع شدند که سنگ را حرکت دهند نتوانستند. و عدد لشکریان نود هزار.چون همه عاجز آمدند خود از اسب فرود آمده به سرپنجه خیبرگشا آن سنگ را حرکت داده برداشت و به دور افکند. از زیر آن چشمه آبی پیدا شد که آبش از عسل شیرین تر از یخ سردتر و از برف سفید تر بود.تمام لشکر آب خوردند و حیوانات را آب دادند و مشک ها را پرکردند. باز امر کرد سنگ را به جای خود نهند و چون مقدور نبود، خود به نفس نفیس متوجه شده و سنگ را به جای خود نهاد و خاک بر آن ریختند. چون از صفین مراجعت کردند یارانی که همراه بودند، هرچه تفحص کردند، آن را نیافتند. راهب از دیر فرود آمد و پرسید که این شخص نبی است؟ گفتند: نه، وصی نبی است. پس به خدمت حضرت شتافته و مسلمان شد وگفت: از پدران ما رسیده بود که در حوالی این دیر آبی است و از آن نشان ندهد، مگر نبی و وصی نبی. پدر من در آرزوی دیدن این سرور مدت ها در این دیر به سر برده و این دولت نصیب من شد. پس به خدمت آن حضرت به صفین رفت و به شهادت رسید.41 دلیل نهم: غیر از علی(ع) هیچ کدام از کسانی که درحقشان ادعای امامت شده از قبیل ابوبکر و ، لایق مقام امامت نبودند؛ به دلیل این که قبل از ظهور و بعثت پیامبراکرم کافر بودند و هر کافری ظالم به نفس خویش و هر ظالمی به مقام امامت نرسد؛ چون قرآن فرمود: «لَا یَنَالُ عَهدی الظَّلمین» و مراد از عهد به قرینه صدر آیه امامت است؛ چون خداوند به ابراهیم فرمود: «أنی جاعِلُکَ للنَّاسِ إماماً» وی پرسید: «وَمِن ذُرِّیَّتِی» خطاب آمد که عهد من، یعنی مقام والای امامت به ستمگران نمی رسد. پس امامت در علی(ع) منحصر می شود. دلیل دهم: قرآن می فرماید:«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءامَنوا أَطیعوا الله وَ أطیعوا الرَّسول وَ أُولی ألأمرِ منکُم42
امامت سایرائمه(ع) امامت امامان بعد از امیرالمؤمنین، از امام حسن مجتبی تا حضرت حجه بن الحسن المهدی(ع) است. دلیل اول: حدیث نبوی(ص) که گاهی به نام و نشان این یازده تن را ذکر فرموده و گاهی به طور مجمل فرموده حسین فرزندم امام است و پسر امام است و برادر امام است و پدر نه نفر از ائمه(ع) که نهمین آنها قائم آنان است. این روایات، نزد شیعه در حد تواتر و در نزد عامه هم از طرق گوناگون نقل شده اند.و نیز هنگامی که آیة « یا ایها الذین آمنوااطیعو الله و اطیعواالّرسولَ و اُولی الأمرمنکم» .43نازل شد اطاعت کسانی که به عنوان « اولواالامر» بطور مطلق، واجب کرد و اطاعت ایشان را همسنگ اطاعت پیغمبر اکرم(ص) قرار داد جابربن عبدالله انصاری از آن حضرت پرسید: این «اولواالامر» که اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه کسانی هستند؟ فرمود:« هُم خلفائی یا جابر و أئمه المسلمینَ مِن بَعدی. أوّلُهم علیُّ بن ابی طالب، ثُم الحسن، ثُم الحسین، ثُم علیُّ بن الحسین، ثُم محمّد بن علیّ المعروف فی التورات بالباقر،سَتُدرِکُهُ یا جابر، فإذالَقیتَهُ فَاقرَأهُ منّی السلامَ،ثّم الصادق جعفربن محمد، ثّم موسی بن جعفر، ثّم علیُّ بن موسی، ثّم محمد بن علیّ، ثّم علی بن محمد، ثّم الحسن بن علیّ، ثّم سَمییّ و کَنّیی حجّه الله فی اَرضِه و بَقیّتُهُ فی عباده ابن الحسن بن علیّ»44 و طبق پیشگویی پیامبر اکرم(ص) جابر تا زمان امامت حضرت باقر(ع) زنده ماند و سلام رسول خدا(ص) را به ایشان ابلاغ کرد. دلیل دوم: عدد امامان در روایات نبوی و در منابع اهل سنت هم آمده که فقط بر دوازده امام تطبیق می شود دلیل سوم : امام پس از پیامبر باید معصوم باشد وغیر ازمعصوم نمی تواند امام باشد و غیراز این دوازده نفرهیچ کس معصوم نیست به دلیل آیه تطهیر ورویاتی که حاکی از آن است اما اینکه گفتیم غیرمعصوم نمی تواند امام باشد دلیل آن دربحث عصمت گذشت دلیل چهارم: تمام کمالات نفسانی و جسمانی که باید در یک رهبر و امام جامعه باشد، در علی بن ابی طالب(ع) و در یک یک این یازده نفر نیز موجود است و هرکدامشان همان گونه که خود انسان کامل اند، راهنمای دیگران به سمت کمال هم هستند و این دلیل بر لیاقت آنها برای امامت است؛ زیرا هرکدام از اینها در زمان خویش از همگان افضل بوده اند و واضح است که تقدیم مفضول بر فاضل عقلاً قبیح است؛ پس باید اینان امامان باشند. دلیل پنجم: حدیث ثقلین « اِنّی تارِکٌ فیکُم الثقَقَلین کِتابَ اللهِ وَ عِترَتی ما اِن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا وَ انّهما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا علیّ الحوض62همانا من دوگوهر گرانبها را در میان شما می گذارم:کتاب خدا و اهل بیت خویش را، هرگاه به این دو تمسک جویید گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نگردند تا آن هنگام که در کنار حوض [ کوثر] بر من وارد شوند. دلیل ششم: نصّ امام معصوم بر امامت امامان دیگر با توجه به جایگاه امامت به عنوان رهبری الهی و لزوم عصمت امام، روشن است که سنت امام معصوم (ع) (شامل گفتار و رفتار او)، همچون سنت پیامبر(ص) برای تمام مسلمانان معتبر است. بنابراین، اگرامام معصوم (ع) شخصی را برای جانشینی خود و امامت امت پس از خود معرفی کند، معرفی او در حکم معرفی خدا و پیامبرش (ص) خواهد بود.بر این پایه، می توان علاوه بر ادله گذشته در معرفی امامان دوازده گانه، به روایات معتبری که از هر یک از امامان معصوم (ع) در معرفی امام بعدی نقل شده است، تمسک جست و از این طریق، ادله بیشتری بر حقانیت دیدگاه امامیه اثنی عشری فراهم آورد.
نتیجه امامت در مکتب تشیّع یکی از اصول دین است و وظایف امام در این مکتب، امتداد وظایف پیغمبرصلی الله علیه و آله وسلم می باشد یعنی فلسفة بعثت پیامبران با فلسفة نصب و تعین امام از طرف خداوند یکی است و همان دلائل که ایجاب می کند خداوند رسولی را بفرستد همانها ایجاب می کندکه پس از پیامبرخاتم امامی را منصوب کند، شیعیان معتقدند حتی شخص پیامبراکرم(ص) هم نقش مستقل درنصب امام بعد از خودش ندارد بلکه به امرخدا جانشین را تعیین کرد اما اهل سنت نه. شیعه برای اثبات اعتقاد خودش هم دلیل نقلی دارد هم عقلی،عقلا نصب امام در جامعه لطف است.لطف بر خداوند واجب است پس نصب امام بر خداوند واجب است.دلیل دیگر اینکه شیعه می گوید: تنها راه تعیین امام نص است و امام باید از طرف خداوند و رسولش بر امامت او تصریح شده باشد و انتخاب مردم تأثیری ندارد چند دلیل بر اثبات این مطلب می آورند از جمله اینکه امام معصوم است و جز خداوند کسی از مقام عصمت آگاهی ندارد پس فقط خدا،است که میتواند امام را منصوب نماید.امام باید معصوم باشد چون آیه اولی الامر به صراحت به آن دلالت دارد بنابراین کسی که خودش گناه مرتکب می شود نمی تواند امام و رهبر جامعه اسلامی باشد و به جای پیامبر بنشیند.برای امامت حضرت علی(ع) بیش از ده دلیل اقامه شده که به برخی از آنها اشاره می شود:گفته شد که امام باید: معصوم و منصوص باشد و جز حضرت علی از این امتیاز برخوردار نیست.در موارد متعدد از پیامبراکرم نص صریح برامامت و خلافت بلافاصل حضرت وارد شده که در حد تواتر است.و دلیل دیگر بر امامت بلافصل علی(ع) حدیث شریف و متواتر غدیر خم است: شیعه و سنی در حد تواتر نقل کرده اند که در روز هیجدهم ذیحجه، وقتی حضرت رسول(ص) از حجه الوداع برگشت اتفاق افتاد دلیل دگری بر امامت بلافصل علی(ع) حدیث شریف منزلت است که شیعه و سنی به تواتر آن را از پیامبر نقل کرده اند،و حدیث این است که حضرت(ص) فرمود: أنتَ مِنِّی بمنزلَه هارون مِن موسَی إِلَّا أَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدِی. 64 به اجماع مسلمین علی(ع) بعد از پیامبر (ص) از همة افراد امت اسلامی از هر جهت افضل بود و به حکم عقل و نقل هرکسی افضل الناس بود او لایق الناس به امامت و خلافت بوده و او امام است پس علی(ع) امام است و به حکم عقل تقدیم مفضول بر فاضل قبیح است وبرامامت سایرائمه نیزادله متعدد ذکرشده .
منابع: نويسنده:جعفراحمدی
منبع اصلی:
گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310 نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در سه شنبه 5 تير 1397برچسب:, ساعت 11:1 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام
حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385 با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196 گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385 دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53 مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385 بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202 امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19 قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع |
تير 1401 4
ارديبهشت 1401 2 فروردين 1401 1 اسفند 1400 12 بهمن 1400 11 دی 1400 10 آذر 1400 9 آبان 1400 8 مهر 1400 7 شهريور 1400 6 تير 1400 4 خرداد 1400 3 ارديبهشت 1400 2 فروردين 1400 1 اسفند 1399 12 بهمن 1399 11 دی 1399 10 آذر 1399 9 آبان 1399 8 مهر 1399 7 شهريور 1399 6 مرداد 1399 5 تير 1399 4 خرداد 1399 3 ارديبهشت 1399 2 فروردين 1399 1 آبان 1396 8 مهر 1396 7 شهريور 1396 6 خرداد 1396 3 تير 1395 4 خرداد 1395 3 ارديبهشت 1395 2 فروردين 1395 1 اسفند 1394 12 بهمن 1394 11 دی 1394 10 آذر 1394 9 آبان 1394 8 مهر 1394 7 شهريور 1394 6 مرداد 1394 5 تير 1394 4 خرداد 1394 3 ارديبهشت 1394 2 فروردين 1394 1 اسفند 1393 12 بهمن 1393 11 دی 1393 10 آذر 1393 9 آبان 1393 8 مهر 1393 7 شهريور 1393 6 مرداد 1393 5 تير 1393 4 خرداد 1393 3 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 1 اسفند 1392 12 |
df
حضرت علی را با عیسی ع مقایسه نکنین
استدلال . نه مقایسه.
با عرض سلام و تشکر از شما به خاطر مطالعه ی این مطلب.
حضرت علی(ع) را با حضرت عیسی (ع) مقایسه نمی کنیم.بلکه دلیل آورده ایم که وقتی حضرت عیسی (ع) در گهواره می فرمایند خداوند مرا پیامبر قرار داده است آن موقع چهل ساله نبودند اما پیامبر شدند پس این امکان وجود دارد که پیامبری قبل از چهل سالگی به این مقام برسد.و همجنین امامانی مانند حضرت امام جواد(ع) و حضرت مهدی(عج).
در مثالی که آورده ایم وجه امکان را بررسی کرده ایم نه وجه شباهت.امام زمان در 5 سالگی به مقام امامت رسیدند 12امام مذهب مهدی 12نام شیعه 12باردر قرآن آمده است 12حرف 12اصل اسلام شیعه 12دین اسلام مذهب12 شیعه عثنی عشری12محمد علی فاطمه 12اصل اسلام شیعه12 محمد علی فاطمه12اصل اسلام شیعه12 بحق اسلام ناب 12 اصول دین اسلام12الله محممد علی 12قرآن محممد علی12فروع دین اسلام12اصول دین اسلام 12 اصل اسلام شیعه 12مومن دین اسلام12اصل اسلام شیعه 12مرکز اصلی مذهب12اصل اسلام شیعه12حرف حق دین الله 12دوازده حروف حق12قرآن کتاب الله12اصل اسلام شیعه 12نام شیعه 12بار در قرآن آمده است { ان من شیعه" الابراهیم اذ جاء رب بقلب سلیم } نام شیعه زینت قرآن بوود غیر شیعه نیست در قرآن ابد فرقه های ضد دین باطل بوود شیعه یعنی ش شما ی یار ع علی ه هستید