علم ابجدعلم حروف علم جفر علم الله علم اول علم آخر وای بر عالمی که علم ابجد نداند تمام آن شگفتیست
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است {عج} والله ندیدم حق را نپذیرند برادران اهل سنت شریف ترین مردم دنیا هستند و درجا کلام حق رامیپذیرند نام شیعه 12بار در قرآن آمده { وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ} به ابجد وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی 110 + 135 فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169به ابجدبرترین دین 926-541عمر ابوبکر=385 با آل قرآن 385 فلسفه دین الله 385با قانون الهی دین الله 385یا الله وصی بحق محمد 385با آل قرآن385 شیعه 385راز اهل عالم 385 شیعه 385بدین واقعی اسلام 385فلسفه دبن الله 385 به دین الهی الله محمد علی 385به اهله محمد فاطمه علی385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 این عدد نورانی را جلوی آئینه بگیر ابجد 5 تن آل عباء میشود 583 = 385 شیعیان فرزندان اهل بیت میباشند وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: نام شیعه چندین بار در قرآن آمده شیعه یعنی چه385به ابجد کبیر لا اله الا الله 166+محمد92+110علی +17 نماز = 385 شیعه یعنی اسلامه حق 245+140 با اسلامه= 385 شیعه نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده پس همه فرقه های باطل را محکم به دیوار بزنیم هر چیزی در قرآن بود قبول ولی اگر نبود محکم به دیوار توالت تاریخ بکوبید محکم وهابی اول دوم عمری خیلی ..... شیعه دوازده امامی385 ابجد385بدین واقعی اسلام385اسلام پیامبر385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 بدین واقعی اسلام 385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام 385 فلسفه دین الله 385 به علم ابجد 385 بدین واقعی اسلام 385 شیعه385 یعنی حق اسلامه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام 385 بدین اسلام واقعی 385اسلام پیامبر385بدین واقعی اسلام 385اسلام واقعی الله 385 شیعه 385 دوازده بار در قرآن آمده ولی نام شما و فرقه هایتان یک بار هم نیامده استوَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: به علم ابجد بهترین دین ها 737-541 عمر ابوبکر= دین اسلام 196 کلید اسلام 196 ضرب 14 معصوم شیعه میباشد 196 به ابجد دین اسلام 196 اصوله دین 196 دین اسلام 196 کلید اسلام 196 از پیامبر سئوال شد جانشینان شما چند نفرند فرمود 12 نفر پیامبران چند نفر بودند فرمود 124 هزار نفر و فرمود رسولان حق چند نفر بودند ایشان فرمود 313 نفر به ابجد رمز الله 313هر سال 313 روز با 52 جمعه 52+313= 365 روز سال رمز الله 313+72 یاران امام حسین72 +313 یاران امام زمان = 385 شیعه 385با آل قرآن385 شیعه 385 سلام به نام زیبایت یا قائم آل محمد من فقط دانم که مولایم توایی مولاء دیر نشده دیدار مجدد بنظر شما انگار یادت رفته ما را آقا ما شما را میخواهیم آقا هر وقت شما خواستی که نشد بگو ما بیائیم به دیدن شما وقتی روبروی شما قرار میگیرم تمام حاجاتم بر آورده میشود و دلم آرام میگیردشادی واقعی دیدار با شماست افتخار شیعه نام قائم است لطف مولایم بما هم دائم است مولاء منتظرم تا شکایت به مادرم زهرا نکرده ام بیا آقا جمالتو عشق است یا قائم آل محمدی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست سرور کائنات محمد استو جمال قائم آل محمد علیست جانشینه حق مولایم علی خیبر کنی بت شکنی یا قائم آل محمدی تو آقایی تو مولایی جمال محمدی کمال علی جمال خدا با رسول توایی جانه شیعه و جانه رسول مگر نام محمد هم علی نیست جانشینه حق پیغمبر علیست همین بس که نام محمد علیست صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست وصی خدا بت شکن به کعبه به دوش نبی ست جمالتو عشق است یاقائم آل محمدی تو چقدر خوبو زیبایی روح علی جانه محمدی جمال رسولو کمال علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست بوود نام تو چون مولاء الهی بوود نام مولاء الهی عزیزه بتولو جانه مصطفایی مرتضایی بحق هم که وصی مصطفایی مرتضایی فرق حیدر کعبه ومحراب چیست هر دو باشد یک نشان حق با علیست قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی مگر نام محمدهم علی هم علی نیست آئینه روی محمد علیست نگینه روی مصطفی بوود علی مرتضی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست همین بس که نام محمد علیست وصی بحق 110 محمد علیست بت شکن در کعبه بر دوش نبی ست بلغ العلی بکمالهی کشف الدجا بجمالهی حسنت جمیع خصالهی صلو علیه و الهی چه جمال با صفایی شده نامت الهی هم ساقی کوثر علی حیدر علی صحر ابن عم وصی مصطفی حله پوش هل اتایو انما وارث گنجینه سرر قضاء قابل تشریف قوله لا فتا مولاء علیست شا هراره حق تو هستی در سلوک کائنات پرورده به دامن خود مصطفا عجب گلی گل کوثر گل حیدر یا قائم آل محمدی چه جمال با صفایی شه عالمی فدایی که به جای مصطفایی که تو بعداز خدایی شده نامت الهی تو جمال مصطفایی که علی مرتضایی شده بت شکن به کعبه که به دوش مصطفا یی که جمال مرتضایی شده نامت طلایی تو طلای ناب مایی صد کتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست مگر نام محمد هم علی نیست ائینه روی محمد علیست اگه کسی با هوش باشه که عمری نمیشه ولی مکه لیاقت فرزندان پیامبررا از دست داد همه به عراق و ایران آمدند شما اگر دینتان را از ایرانیها فرزندان پیامبر گرفته اید خوشا به حالتان قرآن 351 فارسی351 رسول خدا فرمود روزی یاران سلمان فارسی در عین دانایی و حقیقت شما را به اسلام دعوت و شمانمیپذیرید پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم کوثر باشد شیعیان فرزندفاطمه میباشند ما ایرانیان افتخارمان این است که نوهای رسول خدائیم یا از مادری یا پدری فرق نمیکند نسل ایران نسل فاطمه سلامه الله علیه میباشداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشنداسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند دوست دارم دوباره بنویسم یک بارم برای مولایم مهدی مینویسم مولاء افتخار کن نوکرای خوبی داری اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند یک بار هم برای مادرم حضرت حواء و حضرت فاطمه سلام الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیک بار هم برای شهدای شیعه از حضرت آدم تا حضرت مهدی صلوات الله علیه اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشندیگ بار هم برای سنیها که حق را بپذیرند خودشونو مثل عمر به خریت نزنند بخدا اگر حق را نپذیرید روز قیامت بیچاره اید من نوشتم و شما هم خواندید دیگر جای هیچ بهانه ای نیست اسلامه حق 245 منظور علی 110+135 فاطمه =245 اسلامه حق میباشند گمراه دین 310 عمر 310 310کفری 310 دلیل نفاقه جهل عرب 310اباجهل در دین 310منکر310نیرنگ310مار زنگی 310کفری310 منکر 310جاهل منافق310 نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310310نمرودی 310جاهل منافق310ابله منافقا310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 یا باء دین اسلام 310قاصبان بدین 310عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 فاسق دینه 310وهابی کودن دین اسلامی 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما310 خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 احمق ملحد 231 ابوبکر 231 رکب وبا 231ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231 یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن کفری عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 ابوبکر+310عمر= 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند 541 گرگ منافقینی 541
JSN-LGRP1-CHN 10.0.0.168 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
خرید عینک آفتابی اصل 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 =5 ضربدر4ضربدر2= 40 و آدرس alialiali.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 92
بازدید ماه : 371
بازدید کل : 97028
تعداد مطالب : 313
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

به ابجد مقصر 430+541 عمر ابوبکر = 971 ظالم به دست می آید به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 دشمنه اسلامی 541 اهله شر 541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 عمر ابوبکر541 قاتلی 541 مرگ کافر 541 به ابجدکبیر ابوبکر عمر عثمان 1202تفرقه در ادیانه اسلامی 1202نگین ترین مردانه ملحد 1202ننگین ترین نامردان پلید 74 ابجد صغیر 74 به ابجد مردان رجس پلیدی615-541عمر ابوبکر=74 ابجد صغیر سه خلیفه 74 میباشد ان من المجرمین منتقمون74 به ابجد فتنه های دین 615-541=74 فرقه ابجدصغیرسه خلیفه 74 میباشد دین اسلام 74 فرقه شد 74 فرقه ابجد سه خلیفه میباشد (ان من المجرمین منتقمون 74) فرقه شدن دین اسلام توسط عمر22+27 ابوبکر+25 عثمان = 74=74والشجرتها الملعونه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نادان یا ملحد دینه اسلامی 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467-541= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 74منافق دین اسلام 467-541=74 74عمرابوبکر عثمان74 دزدان نامرده دینه اسلام 467-541عمر وابوبکر = 74 ابجد صغیر سه خلیفه 74منافق دین اسلام 467- 541 ابوبکر عمر= 74عمرابوبکر عثمان74دزدان نامرده دینه اسلام 467- عمر و ابوبکر 541= 74 شیطان گمره 615- 541 عمر و ابوبکر= 74به ابجد کفره 305-231 = 74فرقه در کفر میباشند 74 ابجد عمر 22+27 ابوبکر +25 عثمان = 74 فرقه شدن دین اسلام توسط ابوبکر وعمر و عثمان صورت گرفته 74نفرته 735-661 عثمان = 74 ابجد سه خلیفه 74 میباشد74 ان من المجرمین منتقمون74 سه خلیفه =سه خلیفه تفرقه در دین نمودند آیه قرآن به ابجد صغیر و کبیر عمر و ابوبکر و عثمان این هم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 عمر 310+231 ابوبکر +661 عثمان = 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 از تورات و انجیل و اوستا هم خواستید میآورم خیلی پروئید و نامرد آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر باید از خجالت بمیرید جواب خدا را چه خواهید داد گمراه دین310 عمر 310 منکر310نیرنگ 310بمار زنگی 310کفری310 منکر 310ابله منافقا310جاهل منافق310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310عمر 310 ابله منافقا 310وهابیه منافقی 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310 نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین310 جاهل منافق 310نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 بمار زنگی 310به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر 231 فاسق 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد 231عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق 231دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 حرامیان 310 نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان 310بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند


 

شیعه یعنی ش شمای یارع علی ه هستید

 نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم }

 یک مرد میخواهم با کلمه مذهب اسلام پیامبر و جانشینش و مذهبان را ثابت کنیدبه ابجد مذهب اسلام 183 یگانه مذهب الله 183+202 محمد علی = 385 شیعه 385

 

یک مردمیخواهم باکلمه مذهب اسلام183قلب مذهب183یگانه مذهب الله183+202محمد علی=385 شیعه 385 نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده است نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده استعلی ولی الله ماه مذهب الله385 اهل دین حزب الله183قلب مذهب183دین ناب الله 183کلید گنج الله 183مذاهب اصلی183 یگانه کلید گنج183مذهب بدین الله183کلید های مذهب الله 183 اصول مذهبه183امامان کل 183 امام کل مذهب183گنج دین الله    183مذهب اسلام183+202 محمد علی =385شیعه 385با کلمه مذهب اسلام  183+202 محمد علی=385پیامبر و جانشینش و مذهبتان را ثابت کنیدبه ابجدامام کل مذهب183 مذهب اسلام 183گنج دین الله183یگانه مذهب الله183+ 202 محمدعلی=385شیعه385پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 385شیعه 385 فلسفه دین الله385جان دین مومن اسلام385 اسلام پیامبر385فقط دین اسلام 385فلسفه دین الله385گنج دین الله محمد علی385امام کل مذهب محمد علی385 علی ولی الله ماه مذهب الله385شیعه385 اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385با آل قرآن385 شیعه385قلب مذهب محمد علی 385شیعه385 کلید مذهب الله 245علی110+135 فاطمه =245 به ابجد بهترین دین های الله یگانه مذهب اسلام شیعه 1447 - 1202 عمر ابوبکر عثمان = 245 علی 110+135 فاطمه = 245 اسلامه حق 245 منظور علی +فاطمه = 245 اسلامه حق 245کلید مذهب الله245 میباشدبه ابجد شیطان 22مقصر22شیطان 22دشمن اسلام 22عمر22ابابکر22عمر22 شرور22گنده لات 22نابکار22دینها22قلدر22 شیطان22لعنت22عمر 22ابابکر22بدبختی22 ایدز22لواط 22فاحشه22آلوده22تباهی22 منکر22لامذهب22مقصر22عمر22ملحد22 درآتشه22دوزخه22نابحق22بناحق22
پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشدپیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر541 عمر ابوبکر541 مجرمین بدین اسلام 541بدعت کنندگان 651 -110 دین الهی =541 عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر 541 مجرمین بدین اسلام541 عمر ابوبکر 541مرگ کافر541حیله گران اهل دین اسلامه541منافقان قرآن 673-132 اسلام =541 عمر ابوبکر541 ظالم971-430مقصر =541 عمر ابوبکر541     منافقان قرآن673-132 اسلام=541 عمر ابوبکر541      ظالم 971-430مقصر=541 عمر ابوبکر541 عمرابوبکر541مجرمین بدین اسلام541 اهله شر541 عداوتین541 به ابجد مقصر430+231 ابوبکر=661 عثمان 

 

 پیامبر فرمود خداوند چهار خلیفه در زمین قرار داد خلیفه اول آدم ابوالبشر است خلیفه دوم حضرت داود خلیفه سوم هارون برادر موسی خلیفه چهارم علی بر محمد مصطفی جانشین مصطفی این مرتضی مولاء علیست 385فلسفه دین الله385دین مقدس الله مذهب 385شیعه 385فلسفه دین الله385 یگانه مذهب الله 183+202 محمد علی=385 شیعه 385مذهب اسلام 183+202 محمد علی=385شیعه دین الله130 +183 مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72یاران امام حسین= 385شیعه385 یگانه مذهب الله 183+202محمد علی = 385شیعه385 فلسفه دین الله 385 مذهب اصلی به دین اسلام385دین ناب الله محمد علی385اسلام واقعی اسلام385دین مقدس الله مذهب385دین بنی آدم اولین مذهب الله385دین الله مذهب مقدس 385قلب دین یگانه مذهب الله 385 اهل اسلام اهل دین مذهب385 شیعه 385 مذهب اسلام مذهب نمونه 385 مذهب اسلام محمد علی 385 فلسفه دین الله 385 ارباب دین کلید مذهب385اهل دین منطق اسلام 385ارباب دین کلید مذهب 385 صاحب مذهب الله کل مذهب الله 385 دین مذهب الله هدف دین مذهب385 کلید دین ارباب مذهب 385مذهب نمونه مذهب اسلام 385 نماینده مذاهب الله اهل دین محمد 385یگانه مذهب الله آئینه الله 385 مذهب اسلام مومن الله 385 مذهب الله بدین محمد علی 385 با منطق مذهب اسلام 385 انسان کامل بدین الله 385 دین اسلام امام مذهب الله385با آل قرآن385 اسلام پیامبر 385 فقط دین اسلام385فلسفه دین الله385 شیعه مذهب کامل دین الله 385 انسان کامل بدین الله 385مذهب الله بدین محمد علی 385 حکم دین مذهب محمد علی 385  انسان کامل بدین الله 385دین الهی محمد مذهب اسلام  385 بدین ناب الله محمد علی 385 مومن الله مذهب اسلام 385 فلسفه دین الله 385 مذهب مجاهدان اهل دین اهل الله 385 مذهب آزادی مجاهد فی سبیل الله 385 اهل دین اهل مذهب الله بدین الله 385 اهل یگانه مذهب الله لا اله الا الله 385 فلسفه دین الله 385 مذهب لا اله الا الله علی مهدی 385 فلسفه دین الله 385 کلمه الله اسلام محمد385 انسان کامل بدین الله 385 صاحب مذهب الله کل مذهب الله 385 مذهب ادیان الله محمد علی 385 اهل دین منطق اسلام 385 فلسفه دین الله 385 مذهب نمونه مذهب اسلام 385اسم دین الله با مذهب محمد385 شیعه 385   به ابجد دین64دین64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه {مذهب اسلام } پیامبر و جانشینش ومذهبتان را ثابت کنید {مذهب اسلام 183+202محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام 59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی میباشد شیعه دوازده امامی امام مهدی میباشد با هزاران معادله در وبلاگهای 385یگانه مذهب الله محمد علی 385  مذهب قرآن 402-541 فتنه ها =64 دین64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64+64 = 128 کلید دین 128 حسین 128 طبیب  اهل جهانی128 اهل محمد 128 کلیددین128 حسین 128 +257 معجزها دین الله = 385 شیعه 385 فلسفه دین الله 385 ارباب دین مذهب385اهل دین منطق اسلام 385ارباب دین کلید مذهب 385 صاحب مذهب الله کل مذهب الله 385 دین مذهب الله هدف دین مذهب385 کلید دین ارباب مذهب 385مذهب نمونه مذهب اسلام 385 نماینده مذاهب الله اهل دین محمد 385 انسان کامل اسلام 385 اهل اسلام  مذهب الله385 شیعه385انسان نمونه بدین الله 385مذهب نمونه دین ناب الله 385هدف دین مذهب یگانه مذهب الله 385 دین ناب الله محمد علی 385 اهل دین الله مذهب اهل اسلام 385شیعه385 بدین واقعی اسلام385 فلسفه دین الله 385برگزیده کلام الله 385 نام الهی مذهب اصلی الله 385 اسلام واقعی الله 385 

دین الله130+183مذهب اسلام  یگانه مذهب الله +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=  385شیعه385 مذهب اسلام183 +202محمد علی=385شیعه385 style="font-size: xx-large; color: #0000ff;">به ابجددین64دین64 الله محمد علی 64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام  یگانه مذهب الله پیامبر و جانشینش ومذهبتان را ثابت کنید مذهب اسلام 183+202 محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر 385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی میباشد شیعه یعنی ش شمای یارع علی ه هستیدنام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است هویت اسلام553-541فتنه ها=12قابل هدایت553-541 فتنه ها=12به ابجد اسلام12حق12مقدس12 امانت 12اهل اسلام 12پرچم12 مقدس 12اسلام12 امانت12 مقدس12 زلزله 79 +183 مذهب اسلام یگانه مذهب الله=262 ایران ایران 5 حرف کسانی که بی خیال دین و مذهب و نماز هستند اگر در زلزله بمیرند یکراست به سرای دوزخ خواهند رفت خسر الدنیا و الاخره تارک الصلاه" ها از خوک پلید ترند وقتی گمراهی وکج مذهبی بی نمازی رواج یابد خداوند زلزله را برای قربال کافران بی حیاء خائن می فرستدتا شاید توبه کرده ورضایت الله را با نماز از گناهان دوری کنند183مذهب اسلام 183یگانه مذهب الله183 مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 183یگانه مذهب الله183 یگانه مذهب الله183نام شیعه 12 بار در قرآن آمده است { وان من شیعه" الابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم } نام کلمه امام هم دوازده بار در قرآن آمده است مذهب حقی 169علی110+ 59مهدی=169اهل بیت پیامبر12امام رابشناسندبه ابجد اسلام12حق12 12اهل12مقدس12حق12اسلام12اخلاق12امانت 12پرچم12انجمن 12نجاتبخش12امانت 12مقدس12اسلام12ساعت12ماه های سال12رگهای عصب مغز انسان12 رگ میباشد  دین الله130+183مذهب اسلام+72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود هارون علی72= 385 شیعه385 یاران مهدی313 +72 یاران امام حسین=385شیعه 385فلسفه دین الله385 یگانه مذهب الله محمدعلی385دین ناب الله محمد علی 385به ابجددین64دین64 الله محمد علی64 جانشین محمد علی 64 اگربتوانید همین الان به مذهب شما درخواهم آمدباکلمه مذهب اسلام پیامبر وجانشینش ومذهبتان راثابت کنید مذهب اسلام183+202محمد علی=385شیعه 385اسلام پیامبر385فلسفه دین الله385 اسلام واقعی الله385فقط دین اسلام385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه385باآل قرآن385دین الله34+25اصل اسلام = 59مهدی59دین واقعی اسلام 59راهنمای دین اسلام  59 آخرین امام دین اسلام59 مهدی دوسال خلافت نكرده از دنيا رفت231 ابوبکر231 به درك 231 ابوبكر231به درک231 اسفل 171 قوم يهود 171 آل سعود 171 به درك اسفل171 سافلين 231 ابوبكر 231 سافلین 231 نفاق 231 عصيان 231 به درک اسفل سافلین یعنی جایگاه بدترین قوم یهود آل سعود نزد ارباب شیطان صفتشان ابوبکر 231 به درک 231 اسفل171 آل سعود  قوم یهود سافلین231ابوبکر 231 نفاق 231 عصیان 231 دزدا فدک نگو نه 231 قفان 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 { شیطان 370 قعر 370 سقری 370 + 171 آل سعود قوم یهود = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 اهله شر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیرند به ابجد فتنه ها 541 دشمنه اسلامی541 مرگ کافر 541 ابوبکر دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت به درک اسفل سافلین شیطان 370+370= 740 مقصر عمربه ابجد صغير شيطان 22 مقصر 22 دشمن اسلام 22 عمر 22 ابابكر22 بدبختي 22 گنده لات 22شرور22نابكار 22 قلدر 22 مجرمان 22 منافقان 22 درآتشه 22دوزخه 22 شيطان 22 مقصر22 عمر 22 ابابكر22به ابجد سبب اختلاف اهل دین 1276-1202 سه خلیفه = 74 والشجرتها الملعونه 74 آلوده ترین مذهب اسلام 74  خطرناکترین دشمن اسلام 74 شجره خبیثه ملعونه74 ان من المجرمین منتقمون 74 قرآن میفرماید ما مجرمین را سخت عقوبت خواهیم کرد 74 ان من المجرمین منتقمون 74  با عهد شکن های دین 74 خائنین منافق بدین اسلام 74 نامرده ناحق قاصب دین ها 74 خطرناکترین دشمن اسلام 74 خائنین پلید عهد شکن 74 منافقان ناکسین مارقین 74 با عهد شکنهای دین 7474گافر کذاب دین الله74 دشمنان اصلی دین اسلامی 74 نامرده ناحق قاصب دین ها 74 به کافر ملحد خبیث 74بدبخت ترین منافقان دین 74ابجد صغیر74 ابوبکر عمر عثمان 74 میباشد دین اسلام را 74 فرقه نمودند ابوبکر رکب وبا دوسال خلافت نکرده از دنیا رفت به درک 231 نفاق231 عصیان 231 به درک231 اسفل 171 آل سعود 171 قوم یهود 171 سافلین 231 جایگاه دوزخیان 231 به درک اسفل سافلین نزد ارباب شیطان 171+370 شیطان = 541 عمر ابوبکر 541 فتنه ها 541 دشمنه اسلامی541 به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541 مقصر 430 مقصر 430+231 ابوبکر = 661 عثمان 661 +310 عمر = 971 ظالم به دست می آید 971 ظالم 971 +231 ابوبکر=1202 ابجد سه خلیفه 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 قرآن می فرماید ما مجرمین را سخت عقوبت خواهیم

 

مگر نام محمد هم علی نیست صدکتابو صد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است

وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی نام فرقه های باطل یک بار هم در قرآن نیامده خداوند اندازه گوزفند هم برای آنها احترام قائل نشده خدایی خیلی پررو وبی شرف تشریف دارند ولی نود درصد آنها مرد وبا شرف هستند و در جاء حق 12 اسلام 12 ساعت 12 ماه های سال 12 نام امام هم 12 بار در قرآن آمده در جاء حق را میپذیرند و شیعه میشوند الله وکیلی اگر این ادعای شما بود والله ما شیعیان عاشق کلام حق میباشیم اگر یک بی دین هم حق بگوید والله ما می پذیریم شیعه یعنی در مدار حق و دین آبروی اهل قرآن استو دین 

  قرآن میفرماید انی جاعلک لناس اماما خداوند میفرماید ما امام را انتخاب میکنیم دروغ گویان میگویند مردم نادان خلیفه و امام را انتخاب کردند ولی حدیث غدیر میگوید پیامبر وقتی دینش کامل شد که در غدیر خم دست علی را به عنوان جانشین بعد از خود بالا برد و فرمود هر که من مولای اویم این علی مولای اوست من کنتو مولاء فهذا علی مولاء عمر شد دولاء و به امام علی تبریک گفت بخا" بخا یا علی سلمان فارسی فرمود بارها و بارها ابوبکر و عمر قاصبان ولایت تصمیم گرفتند امام علی و پیامبر را به شهادت برسانند ولی امام علی جلوی آنها در آمده و حمله آنها را خنثی نمود بعد از وفات پیامبر دشمنان قاصب دین اسلام قصب خلافت نمودند هر شورایی بعد از پیامبربدون حظور امام علی و پیامبر باطل است کسی که امام پیامبر را غسل و کفن نمود و بر جنازه پیامبر نماز خواند همام  وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ هرکسی شیعه نباشد بدبخت عالم است به ابجد1202بابدبخت کل عالم 1202 بکافران محض1202 ارتش کفار1202 ان من المجرمین منتقمون1202 این آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابجد ابوبکر عمرعثمان 1202 میباشد ظالم 971+231 ابوبکر= 1202 این سه قاصب از همه نامردان عالم نامردتر بوده اندبه ابجد مقصر430+231 ابوبکر=661 عثمان661+310 عمر=971 ظالم+231 ابوبکر=1202
بکافران محض1202 ارتش کفار1202 این سه خلیفه بعد از وفات پیامبر سرکشان1202به نامردان بی دین اسلامی1202 عمر310+231ابوبکر+661 عثمان = 1202 بکافران محض

دروغ گویان دین اسلام 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون 1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت به ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202  بخیانت کاران ابله 1473-271 منافق = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفتبه ابجد خیانت امانت در قرآن به علم ابجد خیانت امانت 1553-351 قرآن = 1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 بکافران محض1202 احمق پلیدی دشمن خدا 1202 ارتش کفار 1202 بخیانت کاران ابله1473 -271= 1202 -بخیانت کاران ابله1473 - 271 منافق =1202 عمر ابوبکر عثمان 1202 اینم آیه قرآن 1202 ان من المجرمین منتقمون1202 ما مجرمان را سخت انتقام خواهیم گرفت

به ابجد بدعت کنندگان 651-110دین الهی=541 عمر ابوبکر 541فتنه ها541اهله شر541دشمنه اسلامی 541عمرابوبکر 541فتنه ها541دشمنه اسلامی 541مکافات541آفت کلی541 پیامبرفرمودبعدازمن فتنه هابپا خیزندبه ابجدفتنه ها541عمر ابوبکر 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 اهله شر 541 فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 ظالم 971-430 مقصر=541عمر ابوبکر541فتنه ها 541 اهله شر541 مرگ کافر541 دشمنه اسلامی 541

شیعه یعنی در مدار حق ودین قلب شیدایی رسیده بر یقین به ابجد  خورشید ولایت 1567-1202سه خلیفه= 365 روز سال 5+6+3=14 معصوم

 

 امام زمان مهدی موعوددر 5 سالگی در جواب یارانش و یاران پدر بزرگوارش {عج} فرمو د وقال مهدی {عج} :از ایشان سئوال کردند این کلام رمز قرآن کهیعص یعنی چه ایشان فرمود (کهیعص) فالکاف اسم کربلاء، والهاء هلاک العترة، والیاء یزید وهو ظالم الحسین علیه‌السلام، والعین عطشه،والصاد صبره.» امام 5 ساله نابقه علم کلام و تفسیر قرآن بفدای آقایی باشکوه انسانی بی نذیرآقایی باادب وکریمی بزرگوار انسان دوست دارد فدای کلمات طلایی وگهر بارایشان گردد وقتی کسی نماینده الله باشد قرآن ناطق باشد بدورازانسانیت و تقواء و عدالت است که جانشین بحق رسول خدا محمد مصطفی و علی مرتضی را تنها بگذاریم و بعد ازسی چهل سال دربستر بیماری بمیری نماینده الله حضرت مهدی ایشان به امر خدا مردگانرازنده و کورمادرزادرا شفاء میدهد قدرتی برتر که خداوند در کره زمین کسی با وقارتر ازایشان ندارد بغیر14معصومخانواده محترم رسول خدا وبه علم ابجدقرآن

 

کهیعص195+278حمعسق=473+110دین الهی=583 عاشوراه583شبکه نور583محمدعلی فاطمه حسن حسین 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583با عشق علی 583 ابجد پنج تن آل عباء583 حمعسق ح حسین میم محمد عین علی سین سجده کننده در قرآن از امام باقر در باره کهیعص و حمعسق سوال شد ایشان فرمود در باره عاشورا و حسین است  به ابجدمیگویند امام علی مظلوم بود وبی یاور آقا اجازه بده برای مظلومیت شما من گریه کنم

 

محرم 288+385 شیعه =673-541 عمرابوبکرفتنه ها = 132 اسلام132  محرم است که اسلام را زنده نگه میدارد ابجد5 تن آل عباء  583 پنج تن آل عباء حیدث کثاء و آیه مباهله ابجد محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 امت اسلامی 583 اهل بیت فاطمه 583 با عشق علی 583سرای نور الهی583 عاشقان بمهدی583  شبکه نور583 این عدد نورانی را از راست بخوان 583 میشود 385 شیعه براستی شیعیان فرزندان بحق اهل بیت پیامبرند پیامبر فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد به ابجد 12 حق12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12 هوا 12 سیب 12 حم 12 حامی محمد علی 12 امام میباشند ساعت 12 ماه های سال 12 انجمن 12نجاتبخش 12 اسلام 12ساعت 12 ماه های سال 12 انجمن 12 نجاتبخش 12 اسلام 12ساعت 12ماه های سال 12 جانشینان حضرت عیسی و محمدهم 12نفرند نام شیعه 12 بار در قرآن آمده 12
پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 اسلام واقعی الله 385 فقط دین اسلام 385 اسلام پیامبر 385شیعه 385 شیداء 385 شهید الله 385 اسلام واقعی الله 385
بدین واقعی اسلام 385

 

از امام علی سئوال شد بزرگترین عبادت کدام است فرمودازتفکر و تعقل عبادتی بالاتر نیستفرق مومن و کافر چیست خداوند بین مومن و کافرحکم میکند مومن136 ابجدمومن136-301کافر= 165دین کاملی 165 لا اله الا الله 165مومن به حقیقت لا اله الاالله165ایمان دارد وراست می گوید ایمان دارد ولی کافر معنای لا اله الا الله165 و مومن را بخوبی نمی داندلااله الا الله165 + 128حسین +92 محمد = 385 شیعه385فلسفه دین الله385بدین واقعی اسلام385حسین شیعه واقعی الله و محمد است فقط یک جانشین الله میتواند شیعه محمد باشد وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ: دشمن الله و حسین و محمد درک نمیکنندبدبخت بتمام معنای عالمند اگر میدانستند چه عذاب درد ناکی منتظر آنهاست حتما" نماز خوانده ایمان میآوردند بر این اساس، حروف مقطعه فواتح سور را که با حذف حروف مکرر، عباراتی مانند «صراط علی حق نمسکه»، «طرق سمعک النصیحة» و «صُن سِرّآ یقطعک حمله» پدید می‌آورند حروف نورانی و بقیه را ظلمانی خوانده‌اند)در ادامه، معنای کلمه در حروفی که آن را تشکیل داده‌اند تجلی می‌یابد.مثلاً واژه تصوف از «ت» حاوی سرّ توبه، «ص» حاوی سرّ صدق، «و» حاوی سرّ ورع، و «ف» حاوی سرّ فنای فی الله تشکیل شده است44-45-46-47 در بیان اسرار حرف «ت»).در مواردی نیز در علم حروف استنباط‌هایی معنایی از شکل یا تعداد حروف کلمات پدید می‌آمده است.مثلاً کلمه الله 4 حرف محمداز چهار حرف تشکیل شده تا از نظر تعداد حروف با کلمه الله برابر باشد48 و نوع انسان نیز به شکل کلمه محمد آفریده شده است.به این ترتیب که «م» آن سر انسان، «ح» دو دست، درونِ «ح» شکم، خمیدگیِ «ح» پشت، «م» دوم کمر، و «د» دو پای انسان است49
نمونه دیگر این‌که در چهره هرکس دو بار نام علی نقش بسته، «ع» چشم، «ل» بینی و «ی» شکل معکوس دهان است. بر صفحه چهره‌ها خط لم یزلی معکوس نوشته است نام دوعلی یک لام و دو عین با دو یای معکوس از حاجب و عین و أنف با خطّ جلی
همچنین حروف مقطعه در دوازدهیمن سوره قرآن راهی نیست جز راه الله «الر»، مثلاً در ابتدای سوره یوسف، حاکی از شکل انسان است که «ا» آن قامت راست انسان در جوانی، «ل» قامت خمیده او در پیری و «ر» قامت خفته او در بستر مرگ است.50
در مواردی نیز حروف را به معارف پیچیده فلسفی و عرفانی منسوب می‌دانستند.سخنان خواندنی جرج جرداق مسیحی در گفت وگو با شفقنا: بعد از امام علی(ع) کسی را سزاوار نویسندگی ندیدم به همین دلیل جز ایشان در مورد کسی ننوشتم51 
علی و قومیت عربی

شامل ۲۷۰ صفحه شامل ارائه دیدگاههای آثارابوالعلا معری جیران خلیل جیران و میخائیل نعیمه  ، بخشی پیرامون دیدگاههای مستشرقان منصف و غیر منصف پیرامون علی و سپس در قسمتی با عنوان «آنچه در باره این کتاب گفته شده‌است» دیدگاهها و تقدیرها از این کتاب ارائه شده‌است.

وی درباره چاپ کتاب می‌گوید:

من عقیده دارم امام علی از مسیح بالاتر است. من شیفته شخصیت انسانی امام شده‌ام. ما کلاً مسیحی بوده‌ایم و بالطبع به امامت امام علی اعتقادی نداریم...... همان طور که متنش را می‌نوشتم، سردبیر مجله الرساله آمد و گفت به ما بده که شماره به شماره چاپ کنیم. من قبول نکردم. بعد از اصرار و الحاح فراوان او عاقبت دو قسمت از متن را به او دادم. بلافاصله بعد از چاپ، رئیس کشیشان و راهبان فرقه کرملیه (از فرق مارونی مسیحی) گفت: من خودم این را به هزینه خودم چاپ می‌کنم..... اتفاقاً اول کار، مسیحی‌ها فهمیدند و آمدند پهلوی من. ذوق زده و شادان. می‌گفتند تو عرب را سرافراز کرده‌ای. پول جمع کرده بودند و می‌خواستند پول چاپ کتاب را به من بدهند. گفتم این کتاب را با پول خودم چاپ نکرده‌ام و رئیس راهبان کارملیه چاپ کرده. رفتند که به او پول بدهند. او گفت خجالت بکشید، من این را چاپ نکرده‌ام. این پول راهبانی است که در اینجا عبادت می‌کنند. ببرید این پول را بدهید به فقرا. بعدها آن کشیش - رئیس راهبان کارملیه - به من گفت من  امام علی را دوست دارم و از برکت او فقرای ما نیز به نوایی رسیدند گوش تو شنیده ام که دردی دارد درد دل من مگر به گوش تو رسید  بگذار این دل ما هم به نوایی برسد.. این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد هر کس که سر به آستان تو نهاد به نوایی برسد

کاش پایِ دلِ ما هم به نوایی برسداربعینی ، حرمی ، کرب و بلایی برسد

آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید به الله که به مولاء امامی برسد

خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم این غباری است که از تازه هوایی برسددر دل این همه جمعیّت مشتاق گُمم مگر الطاف کریمی به گدایی برسدمن هم انگار گُل گمشده دارم آقاشاید از حنجر بُبریده صدایی برسد

این همه مرهم پا ، پیشکشِ زوّارت به یتیم تو نشد مرهم پایی برسد

کاش از کعبه بخوانند مرا کرب و بلایا که از کرب و بلا ، حکم ولایی برسد

همه آماده لبیک به ارباب شویم که هنوز از لب خشکیده ندایی برسد

یالثارات ! مهیای قیامی باشیدکه زمان طلبِ خون خدایی برسد

پای شش گوشۀ تو عرش الهی است حسین کِی شود عاشق دلخسته به جایی برسدروزیِ ما اگر این فرصت دیدار نشدکاش از مشهدتان اذن رضایی برسدنیمه شبهای بقیع نیز صفایی داردکاش بر خاک حسن صحن و سرایی برسد

نویسنده ۵۰ سال پس از انتشار کتاب می‌گوید که

در این روزگار نیاز مبرم به امام علی(ع) و باورها و مواضع و نقش انسانی و بزرگ و عظیم او و امثال او، از بزرگان حقیقت و توجه به انسان بیش از نیاز هر زمان و دوران دیگری به علی(ع) و امثال اوست. این موضوع را هر انسانی که وجدان بیدار و درک درستی داشته باشد و به امور خواص و عوام به نیکی نظر کند درمی‌یابد، فرق نمی‌کند که این فرد به جهت عقاید و عاداتش از کدام گروه از انسان‌ها باشد و از کدام ملیت باشد و در کجا زندگی کند

كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد فرق کافر با مسلمان ترک نماز است بی نماز هیچ فرقی با کافر ندارد نماز دوای روح و غذای جسم است نماز نیاز انسان به پروردگار عالم است اولین کسانی که به دوزخ میروند بی نمازان هستندقال امیر المؤمنین (ع): سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره. (1)

 تصویر عدد در آینه ی ادبیات, عرفان, روان شناسی, قرآن واحادیث, علوم غریبه,علم نجوم, جفر, طب اسلامی, جغرافیا,وعلم جفرو علم حروف به ادعای باورمندان، به تفسیر حروف و اسما، از طریق قواعدی که در آن تعریف شده می‌پردازد. به عبارت دیگر، جفر به دست آوردن مجهولات (پاسخ) است، از روی کلمات جملهٔ سوال به‌علاوهٔ اطلاعاتی در مورد زمان سوال و اسمائی از خداوند که با سوال ارتباط دارند.

جفر با عددشناسی متفاوت است. تفاوت علم الحروف با اعداد یا همان عدد شناسی این است که علم اعداد تنها می‌پردازد به تفسیر و معنای اعداد از طریق اعداد و ترکیب‌های عدد؛ اما علم‌الحروف می‌پردازد به تفسیر اسما، کلمات و حروف از طریق حروف و اعداد.با کاملترین مکتب 1216-1202 سه خلیفه= 14 مکتب ها اهل بیت 14 معصوم خانواده محترم رسول خدا را 14 معصوم میگویند 910 -541 =365

  در تورات و انجیل  فارقلیط شد پرکلیتوسه 47به ابجد 47کسانی است که نام آنها بر سر زبان ها باشد و همه کس آنها را ستایش کنندبه علم ریاضی علم ابجد قرآن  پرکلیتوسه  47 منظور نبوت خاتم و اهل بیت او میباشند  پرکلیتوسه 47 به شگفتی آيه تطهير دقت کنیم: این آیه قرآن 47 حروف دارد 47 شجره مطهره 47 و 12 امام هم حروف اسمشان 47 میباشد  این آیه نورانی اهل بیت هم 47 حروف میباشد 47(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيرا)47این آیه دارای 47حرف میباشد. تعداد حرفهای اسامی زیر :فاطمة 5 علي 3 حسن 3 حسين 4 علي 3 محمد 4 جعفر 4 موسى4 علي3 محمد 4 علي 3 حسن 3 محمد 4 در مجموع 47 حرف.در قرآن ثبع المثانی من القرآن العظیم مراد نام ائمه شیعه بدون تکرار در قرآن7 بار آمده محمد 4+علی3= 7 بار آمده چهار علی چهار محمد دو حسن جعفر موسی که در راه است انشاء الله با عصای و انگشتر سلیمان در راه است47 شجره مطهره 47 منظور خانواده پیامبر میباشد ابجد 47 شجره مطهره 47

امام علی علیه السلام می فرمایند: از رسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد، آن حضرت فرمودند:
 تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه آن شگفتی است، وای بر عالمی که از تفسیر آن جاهل باشد.

جناب شیخ بهائی  میفرماید:  اعداد روح حروف هستند، یعنی عدد  جان حرف میباشد. (الاعداد ارواح و الحروف اشباح) مثل روح و جسم انسان میباشد هر موجودی یک جان و یک جسم دارد  طبیب بحروف الله 385 رسول خدا فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مرد عالم385اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385
 هر حرفی عددی دارد که در حقیقت روح و جان و بطن آن حرف است،کلمات جسم حروفند و روح کلمات عدد ریاضی آن است به ریاضی قرآن علم ابجد دین اسلام 196 ضرب 14 معصوم خانواده رسول خدا میباشد روح دین اسلام 196 چهارده معصوم میباشد روحی قرآنی 385 طبیب بحروف الله 385شیعه 385پیامبر فرمود385فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه 385 طبیب بحروف الله 385 رسول خدا فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385 شیعه385 مرد عالم385اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385 اسلام به ابجد صغیر و کبیر اسلام 144 ضرب 12 امام میباشدیعنی 114 سوره قرآن 114+30 جزء آن = 144 اگر دین اسلام شما هستید بفرمائید ثابت کنید و نشانه هایتان را بفرمائید ما مثل شما نامرد نیستیم حق را می پذیریم به ابجد حق12 اسلام 12 حق12 ساعت 12 ماه های سال 12 اسلام 12 حق وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ هرکسی شیعه نباشد بدبخت عالم است به ابجد1202بابدبخت کل عالم 1202 بکافران محض1202 ارتش کفار1202 ان من المجرمین منتقمون1202 این آیه قرآن هم به ابجد صغیر هم به ابجد کبیر ابجد ابوبکر عمرعثمان 1202 میباشد ظالم 971+231 ابوبکر= 1202 این سه قاصب از همه نامردان عالم نامردتر بوده اندبه ابجد مقصر430+231 ابوبکر=661 عثمان661+310 عمر=971 ظالم+231 ابوبکر=1202
بکافران محض1202 ارتش کفار1202 این سه خلیفه بعد از وفات پیامبر سرکشان 1202به نامردان بی دین اسلامی1202عمر عمر310+231ابوبکر+661 عثمان = 1202 بکافران محض1202

خداوند سال را بخاطر 5 تن و 12 امام و 14 معصوم سال را 365 روز قرار داد ضرب عالم امکان محمد استو جمال محمد علیست ضرب 5 تن در خودش ضرب12 امام در خودش و ضرب 14 معصوم در خودش جمع سه ضرب میشود 365 روز سال به ابجد اسلام132+ 92محمد +110 علی +5 تن +12 امام +14 معصوم = 365 روز سال

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110علی +17 نماز = 351 قرآن 351 فارسی 351 +14 معصوم = 365 روز سال

به ابجد اسلام 132+92 محمد +110 دين الهي +17 ركعت نماز +14 معصوم = 365 روز سال بنازم من جوانان وطن را  که شیعه میشوندهر دم به والله هر کاری لیاقت میخواهد که شما ندارید

درعرش نوشته با خط جلی وارث خاتم بوود مولاءعلی قسم به ذات کبریاء که جانشینه مصطفی بوود علی مرتضی 

 

مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابوصد حدیث آئینه روی محمد علیست کسی که چون محمد است جمال روی خاتم است جان نبی علی ولی قائم آل محمد است

مشهور ترین دانشمند یهودی علم ژنتیک، پس از مطالعه آیات قرآنی ، دین اسلام را برگزید.یک مرد یهودی پیدا شد و شیعه شد یعنی اهل سنت از یهودی ها کمترند الله دینی برتر878-541فتنه ها =337 محمد علی فاطمه337 وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه25 کعبه25آل الله 25والله25شیعه25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 آل الله 25 اصل اسلام 25 والله25کعبه25نام آدم25باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ فرقه های باطل اگر شما هم نام فرقه هایتان در قرآن میباشد بفرمائید

  وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:اصل اسلام 25 انسان کامل 25 انسان نمونه 25 شیعه 25 اصل اسلام 25برابرت 25 گیلهم 25 کعبه 25شیعه

کسی که حق را بپذیرد لیاقت ریاست جمهوری بر فلسطین را هم دارد حتی اگر یهودی و یا شیعه هم باشد اینجانب دیدم نام شیعه 12 بار در قرآن آمده ولی فرقه های باطل یک بار هم نامشان در قرآن نیامده  و با افتخار شیعه شدم به نقل از تقریب، رابرت گیلهم، یکی از بزرگترین دانشمندان علم ژنتیک است که تحقیقاتی در زمینه رابطه زوجیت و تأثیرات آن بر زوجین داشته است. و جهاد النکاح یا همان زنا را که اهل سنت در آن قوطه ورند را مخالف قرآن میداند

این دانشمند یهودی که رئیس کانون تحقیقات آلبرت انیشتین نیز می‌باشد، با مطالعه آیات قرآن در رابطه با عده زن مطلقه و مقایسه آن با تحقیقات خود، به این نتیجه رسیده است که دین اسلام کامل‌ترین دین محسوب می‌شود.

وی در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که پس از گذشت سه ماه از جدایی زوجین، اثار زوجیت در طرفین از بین می‌رود و  در آیات قرآن کریم نیز آمده است که زن مطلقه باید ۳ ماه عده نگه دارد. لذا رابرت گیلهم با مقایسه ادله علمی با آیات قرآن به این باور رسیده است که دین اسلام برتر از دین یهود بوده و تنها دینی است که پاکی زن را تضمین کرده است؛ بر این اساس زن مسلمان نیز پاک ترین زنان روی زمین خواهد بود.

به نظر می رسد مشاهده معجزات گوناگون تنها می تواند باعث محکم شدن اعتقادات افراد برای برتری یک دین باشد. اما برای پذیرفتن یک دین به عنوان دین برتر تنها باید به وجدان بیدار انسان ها مراجعه کرد همانگونه که هم اکنون با افزایش اطلاعات نسبت به ادیان، شاهد گسترش روز افزون دین اسلام شیعه در کره خاکی می باشیم.  شما نمیدانید مادر شما از نسل کدام پیامبر بوده است برای چه برادر کشی بیائید حق را بپذیرد و شیعه شوید و جنگ و خونریزی را کنار بگذارید و به عدالت  رفتار کنید ابلهی میگفت نصف کارمندان دولت اضافه هستند نمیدانست خودش اضافه است و زمان جنگ یک قدم برای اسلام بر نداشته است  شما قضاوت کنید عدالت را رعایت کنید همه انسانها مومن هستند

رسول خدا فرمود هیچ کسی شیعه نخواهد شد مگر فرزند دخترم فاطمه باشد سلام الله علیه245 اسلامه حق 245زنده باد دین حق 245 دینه بحق الله 245  آبی آسمانی دینها 245منظور علی 110+135 فاطمه= 245+92 محمد = 337 ره اسلام 337 با راه حسین 337   اهل دین مومن با نماز 337یعنی محمد 92+110علی +135 فاطمه = 337 محورا اهل الهی 337 با راه حسین 337 نماینده دین الهی الله337 محمد علی فاطمه337 یدالله فوق ایدیهم337 یگانگی الله دینه اسلام337به ابجد337اهلدین جانشین محمد مصطفی 337 عالم دین اسلام337باصاحبان کل اسلام337نمایندها الهی اهل دین337 بااصل دینه اسلامی337راه حسین337یاران دینی 337 نمایندها الهی دین الله337 ره اسلام337یدالله فوق ایدیهم337 کلمه اسلامی اهل دین 337 محمد 92+135 فاطمه +110 دین الهی = 337 علی محمدفاطمه 337 با راه حسین 337 نماینده دین الهی الله337 محمد علی فاطمه 337با صاحبان کل اسلام 337 یدالله فوق ایدیهم 337 یگانگی الله دینه اسلام 337=337 + 48 به اهله = 385 شیعه 385 اسلام پیامبر385 فقط دین اسلام 385قانون دین الله 337 محمد علی فاطمه=337 ره اسلام 337یامحوردین337 اللهدینی برتر 878-541=337  امام علی (ع) فرمود هر علمی26 علم ها 26هزار باب 26دارد 26 علی 26 راه حق 26 ان مدینه" العلم و علی بابها قال رسوالله من شهر علم و علی درب آن است پس شیعه علی میتواند نزد علی رود و علم یاد بگیرد غیر شیعه نادان به علم میباشدنام شیعه 5 بار مستقیم در قرآن آمده وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ:نام شیعه 5بار مستقیم در قرآن آمده 5ضربدر5= 25 شیعه 25پیامبر فرمودفقط یک فرقه اهل نجات است به ابجدفرقه 25 شیعه 25 آل الله 25 والله 25 نام آدم 25 باردر قرآن آمده آدم باش و حق را بپذیر آدم باش و شیعه باش وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ فرقه های باطل اگر شما هم نام فرقه هایتان در قرآن میباشد بفرمائید نامردان بی دین حرامی پر مدعاء حرامیان 310 کفری310عمر310ابله منافقا310 جاهل منافق310منکر310حرامیان310عمر310جهل عرب310 اباجهل در دین310نیرنگ310حرامیان 310عمر310جهل عرب310 کفری310فاسق دینه310عمر310گمراه دین 310کفری310

الهی ای فلک هرگز نگردی اگر دور سرحیدر نگردی
الهی ای نفس بی مهر زهرا درون سینه رفتی برنگردی

****
بشكند دستي كه هتك حرمت اين خانه كرد
شيعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه كرد

حضرت زهرا (س) :
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد نمازداروی روح و دوای جسم است بلطف الله هر5 دقیقه میتوانم 5 کلمه به ابجد تمامی دینم و صاحبانش به ابجدشان بنویسم آیاشما هم میتوانی بنویسی 

امام علی علیه السلام می فرمایند: از رسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد، آن حضرت فرمودند: قال رسوالله (ص)

 تفسیر حروف ابجدصغیرو کبیر را یاد بگیرید؛ ابجد صغیرو کبیر چرا که همه آن شگفتی است، وای بر عالمی که از تفسیر آن جاهل باشد. ابجد صغیر
(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .
بهابجدشیطان22 ش0 ی10 ط9 ا1 ن2 =22 عمر ع10م4 ر8=22

 ابابکر الف یک  ب 2 الف یک ب2 ک 8  ر8 =22

بدبختی22مقصر22دشمن اسلام22لامذهب 22

عمر22مقصر22ابابکر22شیطان22هذیان22عمر22مقصر22

دشمناسلام22دروغ22بازمبگو22دشمناسلام22مقصر عمر22شیطان22ابابکر22لعنت22مقصر22کلک22دشمن اسلام22پررو22درآتشه22دوزخه22مجرمان22منافقان

22ملحد22نابحقه22پررو22بناحقه22مقصر22عمر22دشمن اسلام22ابابکر22هذیان22دروغ22کلک22نیرنگ22کید

22نابکار22مکارا22روباه22جهل تمام22بااباجهلا22 نابکار22باجهالت22منکر22بنامردا22دشمناسلام22

عمر22ابابکر22شیطان22اهلشرب22شرابیا22لواط

22ایدز22فاحشه22بمشروب22بخورها22شرابیا22اهلشرب22خمری22

بشرابخار22عمر22شیطان22ابابکر22نابکار22لواط

22نابکار22سست ایمان22ا22فاحشه22بدیها22

سست ایمان22جنگطلب22لامذهب22نابکار22 مقصر22دشمن اسلام22عمر22ابابکر22مقصر22 بدبختی22عمر22مقصر22هذیان22ابابکر22عمر22  22شیطان22باابلیس22بپلید22بانامرد22ایدزلواط22

ره الله31 کلام حق31قرآن ناطق 31 نور قرآن31یعنی 5 تن +12 امام +14 معصوم = 31 علی 26بخوبی ها26سیمرغ26راه حق26 علی26امام دین26بت شکنی26بدوش نبی 26وصیت26بیعت 26 غدیر26جانمحمد 26بدامادی26 باجان اسلامه26امام دین26یقین 26راه حق26دین خداه 26جان محمد26یا تقوا26درستی26دین خداه26جانشینانه 26 جان محمد26 هزار باب26 راه حق26 علی 26فرمود هر علمی هزارباب دارد اینم ابجد کبیر

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع ، ل، ی) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

قال امیر المؤمنین (ع): سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره. (1)

امام علی علیه السلام می فرمایند: از رسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد، آن حضرت فرمودند:
 تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه آن شگفتی است، وای بر عالمی که از تفسیر آن جاهل باشد.

جناب شیخ بهائی  میفرماید:  اعداد روح  حروف هستند، یعنی عدد  جان حرف میباشد. (الاعداد ارواح و الحروف اشباح)

 هر حرفی عددی دارد که در حقیقت روح و جان و بطن آن حرف است، حروف ابجد عبارتند از: انسان یک روح دارد و یک جسم روح کلمه عدد آن است کلمه بدون عدد مثل انسان خواب رفته میماند

 «اَبْجَدْ 10- هَوََّزْ 18- حُطّی 27- کَلَمَنْ 20- سَعْفَصْ 24- قَرَشَتْ 16- ثَخَِّذْ 12- ضَظِغْ12» طبیب الهی الله135 فاطمه 135 دینه الله135

عدد حروف ابجد:کبیر

الف =۱، ب = ۲،ج =۳، د =۴،ه =۵، و =۶،ز=۷، ح = ۸، ط =۹، ی =۱۰، ک =۲۰، ل =۳۰، م =۴۰، ن =۵۰، س =۶۰، ع =۷۰، ف =۸۰، ص =۹۰، ق =۱۰۰، ر=۲۰۰، ش =۳۰۰، ت =۴۰۰، ث =۵۰۰، خ =۶۰۰، ذ =۷۰۰، ض =۸۰۰، ظ =۹۰۰، غ =۱۰۰۰


مثلا اسم شریف (محمد) که داراى چهار حرف (م - ح - م - د) است به منزله جسمى است که روح آن 92 است، زیرا که (م = 40 + ح = 8 + م = 40 + د = 4 = 92)، عدد 92 روح است و کلمه محمد جسم آن.
یا کلمه شریف (على) که داراى سه حرف است، به منزله جسم است براى عدد 110 زیرا که (ع 70 است و ل 30 و ى 10) (110 = 10 + 30 + 70).... (2)

معنای حروف ابجد:
در کتاب خزائن مرحوم نراقی آمده است:
ابجد: یعنى بدان، هوّز: دریاب، حطى: نیک فهم کن، کلمن: نگهدار، سعفص: فرومگذار، قرشت: دانا باش، ثخذ: واقف باش، ضظغ: از پیش بدان، و گویند سریانى هستند.(3)

و حضرت علامه حسن زاده آملی در دروس هیئت آورده اند:
 فیروز آبادى در قاموس، وصفى پورى در منتهى الارب که ترجمه همان قاموس است، در لغت (بجد) آورده اند که: ابجد، هوز، حطى، کلمن، سعفص، قرشت، ایشان شش تن از پادشاهان مدین بودند و مهمتر ایشان کلمن بود، و ایشان کتابت عربیت را بر عدد حروف اسماى خود وضع کرده اند. (4). از امام رضا (ع) روایت شده است: اولین چیزی که خداوند خلق کرد تا نوشتن را برای مخلوق خود بیاموزد حروف معجم بود.[3]

2. از رسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد آن حضرت فرمودند: تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه شگفتی ها در آن است.4

حساب ابجد

در حساب ابجدی برای هریک از حروف ابجد به تریتیب یکی از اعداد اختصاص یافته است؛ حساب ابجدى از این قرار است:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

حساب ابجدى را حساب جمل هم مى‏گویند.

کاربرد حروف ابجد در شعر:
در شعر، شاعران زیادی از این حروف بهره می گیرند که با عباراتی اشاره ای به مطلب دیگری می کنند. به عنوان مثال:
شاعری سال مرگ حافظ را در عبارتی از شعر زیر آورده است:

چراغ اهل معنی خواجه حافظ         که شمعی بود از نور تجلی
چو در خاک مصلی کرد منزل       بجو تاریخش از «خاک مصلی»
 
عبارت «خاک مصلی» به حساب ابجد، یادآور سال 791 هجری قمری، یعنی سال درگذشت خواجه شمس الدین محمد حافظ است.
از این موارد در اشعار شعرا زیاد است مثل یکی از اشعار جناب ابونصر فراهی در نصاب الصبیان و ...

یکی از شگفتیهای از حروف ابجد:
در کتاب آغاز و انجام حضرت علامه حسن زاده آملی آمده است:
رَفِیعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ‏ (5). کلمه مبارک رفیع به حساب جمل ابجدى‏ 360 است، محیط دائره به 360 قسم متساوى قسمت مى‏ شود و هر قسم را درجه مى ‏نامند و جمع آن درجات است که رفیع الدرجات 360 درجه است‏... (6)

البته حرف درباره انواع محاسبات و تقسیمات علم اعداد بسیار است...
نکته ای مهم:
طالبان این علوم و بلکه تمام علوم، فقط باید برای نیل به معرفت خدا و مشغول تحصیل شوند و اگر غرضی غیر از این باشد، در آن خیری نیست، که:

 برگرفته از ghasedoon.blog.ir


سلام علیکم
احتمالا مقصود شما علم جفر می باشد،علم جفر از علومی است که منسوب به أئمه اطهار علیهم السلام می باشد،به عنوان مثال جعفر مرتضی حسینی در کتاب زندگی سیاسی هشتمین امام می نویسد:
«آنگاه برای اعلام عدم رضایت خویش به قبول ولیعهدی ونافرجام بودن آن بصراحت چنین بیان می دارد: «جفر وجامعه خلاف آن را حکایت می کنند. .» یعنی برخلاف ظاهر امر که حاکی از دستیابی من به حق امامت و خلافت می باشد، من هرگز آن را دریافت نخواهم کرد.

افزون براین، امام می خواهد که با ذکر این حقیقت به رکن دوم از ارکان امامت امامان راستین اهلبیت نیز اشاره کند که عبارت است ازآگاهی به امور غیبی وعلوم ذاتی که خداوند تنها ایشان را بدین جهت بردیگران امتیاز بخشیده است. جفر وجامعه دو جلد از کتابهایی است که رسول اکرم (ص) بر امیر المومنین علی (ع) املا فرموده و ایشان نیز آنها را به خط خود نوشته است، امامان برخی از این کتابها را به برخی از شیعیان پر ارج خویش نشان داده و در موارد متعددی در احکام بدانها استناد جسته اند.»

بيان اجمالي معناي جفر
جفر يعني «پوست قوچ وحشي» كه تمام كتب انبياي سابق و كتبي كه با املاي رسول خدا(ص) و دست خطّ شريف علي بن ابي طالب(ع) نوشته شده است، در اين پوست نگه‌داري مي‌شود و در حقيقت واژة جفر در فارسي به «انبان» و در آذري به «تغارچه» ترجمه مي‌شود و اينكه شنيده مي‌شود، علي(ع) از علم جفر مطّلع بوده؛ يعني اينكه اين علي(ع) و اولاد معصوم علي(ع) هستند كه از محتواي كتب موجود در آن انبان (جفر) مطّلع هستند و به تفصيل در اين خصوص توضيح خواهيم داد.
تاكنون دوازده جلد كتاب تحت عنوان جفر در دسترس عموم قرار گرفته كه غالباً داراي جداولي بسيار پيچيده هستند. هر يك از اين دوازده كتاب به عنوان جفر تلقّي شده است، ولي مطمئنّاً هيچ ربطي به جفر علي(ع) ندارند. هر چند پاره‌اي از جداول مي‌تواند در بين كتب موجود در جفر باشد، امّا اين كتاب‌ها مطمئنّاً جفر نيستند و قطعاً اطّلاع از پاره‌اي از رموز آن جداول اطّلاع از جفر تلقّي نمي‌شود و اكنون جفر در محضر آقا امام عصر(عج) است.
البتّه دو علم، به نام «علم حروف» و «علم اعداد» وجود دارد و كساني كه از آن علوم اطّلاع داشته‌اند تا حدّي مي‌توانستند از طريق آن علم، اطّلاعات ساده‌اي را از هر كس كه مي‌خواستند كشف كنند ولي آن علم، علم جفر نيست.

جايگاه جفر نزد اهل بيت(ع)
امام صادق(ع) فرمودند: «در خانة ما مجموعه‌اي وجود دارد كه با وجود آن، ما اهل بيت به احدي از انسان‌ها احتياج نداريم. اين مردم جهان هستند كه به شدّت به ما اهل بيت، به خاطر آن مجموعه نياز جدّي دارند و در بين آن مجموعه كتابي است با املاي شخص رسول خدا(ص) و دست خطّ شريف علي(ع) كه شامل صحيفه‌اي است كه تمام حلال و حرام در آن بيان گرديده است. مسائل را طوري روشن كرده است كه شما اصحاب وارد منزل ما مي‌شويد، بدون اينكه بدانيد كه ما اهل بيت مي‌دانيم شما به كدام دستور آن عمل كرده‌ايد و به كدام دستور عمل نكرده‌ايد!»1
جفر، كتاب امنيّتي
امام صادق(ع) در روايت ديگري فرمود: «اگر نبود اينكه قبلاً مطالب و مسائلي را لو داديد كتابي به شما مي‌داديم كه با وجود آن و به بركت آن تا روز قيام امام عصر(ع) به احدي نياز پيدا نمي‌كرديد كه مسئله را از او بپرسيد.»2
جامعيّت محتواي كتب موجود در جفر
امام صادق(ع) خطاب به اصحاب خود فرمودند: «اي واي به حالتان كه نمي‌دانيد جفر چيست؟ آن از نظر بزرگي و كوچكي يك پوست متوسط است كه مربوط به يك قوچ (وحشي) است. تمام آن پر از املاي رسول خدا(ص) از زبان خودش و بدون واسطه و دست‌خطّ علي(ع) است. هيچ حادثه‌اي يا شيئي در جهان نيست كه حكم آن در آنجا ذكر نشده باشد. حتّي دية يك خراش كوچك.»3
جفر يا دستور العمل حكومتي
امام باقر(ع) با دست شريف خود به يك خانة بزرگ اشاره فرمود. سپس خطاب به اصحاب خود فرمود: «بدانيد در اين خانه يك صحيفه‌اي است به صورت طومار به طول هفتاد ذراع تمام مطالب آن با خطّ علي(ع) و املاي رسول خدا(ص) بوده، در صورت تشكيل حكومت به امامت يكي از ما (يعني يكي از ائمه) فقط مطابق دستورات و احكام آن صحيفه عمل خواهيم كرد و كوچك‌ترين تخطّي از آن صحيفه نخواهيم كرد.»4
محتواي هر يك از كتب موجود در جفر
ابوبصير مي‌گويد: خدمت امام صادق(ع) رسيدم. عرض كردم: فدايت شوم مطلبي را مي‌خواهم از حضرت‌عالي بپرسم، امّا مي‌ترسم كسي در اين خانه صداي مرا بشنود، چون مطلب بسيار سرّي است. امام با دست شريف خود پردة در يكي از اتاق‌ها را بالا زد و فرمود: «نه مشكلي نيست، بفرماييد.» عرض كردم: شيعه‌ها نقل مي‌كنند رسول خدا(ص) هزار باب (هزار فصل) علم به علي(ع) ياد داده كه هر كدام از آن باب‌ها داراي يك هزار باب ديگر است (كه جمعاً تفريعات موجود پيش علي(ع) به يك ميليون بالغ مي‌شود). امام صادق(ع) فرمود: «اي ابومحمّد به خدا، كاملاً درست است و به خدا قسم، اصل ريشة علوم و علم مخصوص اهل بيت(ع) همين است.» سپس امام دقايقي سكوت كرد و سر به پايين انداخت. بعد فرمود: «آن علم است، امّا نه علمي كه بين مردم متداول است.» سپس اضافه فرمود: «اي ابامحمّد! «جامعه» پيش ما است (آيا مي‌داني جامعه يعني چه؟) اصلاً اهل سنّت نمي‌دانند جامعه يعني چه؟» من عرض كردم: آقا، آخر من هم نمي‌دانم جامعه يعني چه؟! فرمود: «جامعه يك صحيفه‌اي است كه به شكل طومار پيچيده شده كه 79 ذراع طول دارد. البتّه مطابق طول ذراع رسول خدا(ص) و املاي شفاهي از زبان خود رسول خدا(ص) است. اين كتاب توسط علي(ع) نوشته شده و شامل تمام احكام حلال و حرام است، حتّي دية خراش بسيار كوچك.» سپس امام فرمودند: «اجازه مي‌دهي دقيقاً بگويم كوچك‌ترين خراش چيست؟» عرض كردم: من در خدمت شما هستم. امام با دست مبارك خود مرا لمس نمود، سپس فرمود: «دية اين هم در آن صحيفه آمده است.» در حالي كه احساس كردم امام ناراحت است، عرض كردم: اين از مقولة علم است؟ فرمود: «البتّه علم است امّا نه علم معهود و متعارف بين مردم.» سپس امام مدّتي حرف نزد. بعد خودش اضافه فرمود: «البتّه جفر هم پيش ما است، ولي اهل سنّت از كجا مي‌دانند جفر چيست؟ آيا پوست گوسفند است يا پوست شتر!» عرض كردم جفر چيست؟ فرمود: «يك پوست يا ظرف پوستي قرمز (سفيد) رنگي است كه تمام علوم انبيا و اوصيا در آن نگهداري مي‌شود.» عرض كردم: پس اين را مي‌گويند علم؟ فرمود: «به خدا اين از مقولة علم است امّا نه آن علمي كه مدّ نظر عرف است (كه با تعليم و تعلّم كم و زياد شود و در مرور زمان تغيير و تحوّل يابد).»5

جفر، سند حقّانيت امامت و خلافت اهل بيت(ع)
امام حسن مجتبي(ع) در ضمن يكي از استدلال‌ها و مناظراتي كه با معاويه داشتند، فرمودند: «امّا معاويه! قضيه از اين قرار است كه در اسلام احكام و مسائل گوناگوني وجود دارد كه حقيقتاً امّت اسلامي در بخش قابل ملاحظه‌اي از آن مسائل و احكام، كوچك‌ترين اختلافي ندارد. مانند: شهادت به لا إله إلّا الله و محمّداً رسول الله و اينكه نماز در پنج وقت يوميّه واجب است و اينكه زكات واجب است، روزة ماه رمضان و حج بيت الله الحرام واجب است و امثال اينها كه بسيار زياد است و همچنين تمام امّت اتّحاد و اتّفاق نظر دارند بر حرام بودن كارهايي مانند دزدي، دروغ گفتن، قطع رحم و احكام محرّم زيادي كه قابل شمارش نيست. بنابراين در اين قبيل مسائل بين امّت اسلامي اختلافي نيست. مشكل جاي ديگر است. [رسول خدا(ص)] بارها و بارها فرمودند: «اسلام روي پنج پايه قرار دارد: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت و چهار پايه از آن روي يك پاية اساسي قرار دارد.»
امّت در چهار پاية اوّل مشكل ندارد امّا مشكل در پاية پنجم است، چون تمام احكام عمدة اسلامي روي پاية ولايت آن احكام و مسائل قرار دارد. وقتي پاية اساسي را خراب كني پايه‌ها و احكام ديگر نيز دچار تخريب مي‌شود. امّت دربارة سنّت‌هايي كه از جملة آنها ولايت است، اختلاف كردند، يكديگر را كشتند، تقسيم به فرقه‌هاي متعدّد شدند. يكديگر را لعن كردند، همه و همه سر ولايت بود (كه عنصر پايه‌اي 4 پاية ديگر بود) و مسلّماً آن كسي لايق ولايت و رهبري امّت است كه تابع كتاب خدا و سنّت رسول خدا (ص) باشد و اگر امّت به آن چهارم پاية اوّل كه مورد اتّفاق امّت است، عمل مي‌كردند و مشكل ولايت و رهبري را به اهل آن واگذار مي‌كردند، مسئله حل مي‌شد و آن كسي خوشبخت گرديد كه خدا به او توفيق درك اين معنا را داد كه فهميد امامان واقعي چه كساني هستند و معدن علم كجاست.] رسول خدا(ص) حقيقتاً حقّ مطلب را ادا كردند آنجا كه فرمودند: «خدا رحمت كند كسي را كه حق را تشخيص دهد و پس از فهم حقيقت يا حرف بزند كه غنيمتي است يا سكوت كند كه سلامتي است.»
امّا معاويه! ما اهل بيت يك منطق روشن داريم؛ ما مي‌گوييم: امامان از خانوادة ما هستند و خلافت اسلام شايستة احدي جز اهل بيت نيست. اين مطلب هم در قرآن آمده، هم در سنّت رسول خدا(ص)، و قطعاً «علم» هم در خانة ما است و ما فقط شايستة چنان علمي هستيم و علم يك مجموعة كاملي است كه با تمام فروعاتش پيش ما است.
هيچ حادثه‌اي تا روز قيامت در جهان اتفاق نمي‌افتد، مگر اينكه با تمام فروعاتش پيش ما است. هيچ حادثه‌اي تا روز قيامت در جهان اتّفاق نمي‌افتد مگر اينكه با تمام جزئياتش پيش ما به صورت مكتوب و مدوّن موجود است، آن هم با املاي مستقيم رسول خدا(ص) و دست خطّ شريف علي(ع).
حال اي معاويه! اكنون عدّه‌اي خيال مي‌كنند نسبت به امامت، از ما مقدّم‌اند؟! حتّي شخص شما اي معاويه، تو كه پسر هند هستي مدّعي شده‌اي كه قضيه از اين قرار است كه عمر شخصي را فرستاد پيش علي(ع) و گفت: عمر مي‌گويد من مي‌خواهم قرآن را تدوين كنم. تا حالا هر چه از قرآن نوشتي، براي من بفرست و شايع كرده‌اي كه علي هم در پاسخ فرموده سر مرا مي‌تواني ببري ولي آن نوشته‌ها را به تو نمي‌دهم. چون در قرآن مراد از «والرّاسخون في العلم» من هستم و شايع كرده‌ايد كه سپس عمر ناراحت شده و گفته پسر ابوطالب خيال مي‌كند تمام علم فقط پيش او متمركز شده و بس (من نيازي به تو ندارم) سپس عمر اعلام كرده هر كس از قرآن چيزي نوشته بياورد پيش من. سپس هر كس از قرآن آيه‌اي مي‌خوانده و يك شاهد هم همراه مي‌آورده كه قرائت هر دو موافق يكديگر بوده آن را تدوين مي‌كرده و الّا آن را جزو قرآن تلقّي و ثبت نمي‌كرده است! و گويي اين امر باعث شده مردم بگويند بخش زيادي از قرآن از بين رفته است. به خدا اينها دروغ است. اي معاويه! واقع قصّه اين است كه تمام قرآن پيش ما به صورت كامل تدوين شده و موجود است. تو با ترويج اين اباطيل مي‌خواهي تمام مشكلات ناشي از بي‌اطّلاعي خودتان را به عدم همكاري علي(ع) نسبت بدهي و جهالت قُضات و كارگزاران خود را برگردن او بيندازي. كاري كرده‌اي كه عدّه‌اي فكر مي‌كنند معدن علم و خلافت در خارج از خانة ما قرار دارد.»6

پي‌نوشت‌ها:

1. اصول كافي، ج 1، ص 241.
2. بحارالانوار، ج 2، ص 213.
3. بحارالانوار، ج 26، ص 46، ح 83.
4. بحارالانوار، ج 26، ص 23، ح 12.
5. همان، ص 39، ح 70.
6. همان، ج 44، ص 97.

سيد حسين موسوي زنجاني
منبع: ماهنامه موعود شماره 112

حروف ابجد

حروف ابجدى همان حروف تهجى (الف، با اند) که مطابق فصول خاص ترکیب یافته‏اند، از این قرار: ابجد، هوز، حطى، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، و ضظغ.[1]

تاریخچه حروف ابجد

با توجه به اکتشافات اخیر (آثار رأس شَمره در شمال سوریه)، شاید الفبای خط اوگارتی ها، نخستین الفبایی باشد که تاکنون شناخته شده است. نگارش این کتیبه ها که به خط میخی شبیه است به اواسط هزاره دوم پیش از میلاد میرسد. الفبای آن بر صامت ها استوار است و شامل بیست و دو حرف است که در شش گروه نخست الفبای ابجدی گرد آمده است. این الفبا از طریق زبان های آرامی به عربی راه یافته است.[2]

این ترتیب الفبای عبری آرامی با الفبای انگلیسی هم در ترتیب قدری همانندی دارد: ابجد و abcd کلمن و KLMN قرشت و QRST.

حروف ابجد در روایات

در برخی روایات به جایگاه حروف ابجد به عنوان مقدمه کتابت اشاره شده است:

1. از امام رضا (ع) روایت شده است: اولین چیزی که خداوند خلق کرد تا نوشتن را برای مخلوق خود بیاموزد حروف معجم بود.[3]

2. از روسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد آن حضرت فرمودند: تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه شگفتی ها در آن است.[4]

حساب ابجد

در حساب ابجدی برای هریک از حروف ابجد به تریتیب یکی از اعداد اختصاص یافته است؛ حساب ابجدى از این قرار است:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

حساب ابجدى را حساب جمل هم مى‏گویند.[5]

برای مثال از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع، ل، م) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

کاربرد حروف ابجد در علوم غریبه

در دوران های گذشته علم حروف و عدد، آمیختگی خاصی با هم داشته؛ از همین جهت است که طلسمات و حساب های نجومى و تقویمى و احکام نجوم را که بابلیان و مصریان وضع کرده‏اند به حروف ابجدى است و در علم اسطرلاب هم از ترتیبات ابجدى استفاده می شود.[6]

از دیدگاه بسیاری از حکمای قدیم، هر یک از حروف دارای خواص و آثار و کمالاتى هستند که این خواص به حسب انقسام به عناصر اربعه و تعلق به کواکب سبعه مختلف می شود و چنین گفته اند که حرف به منزله جسد است، و عدد به منزله روح.[7] یعنی برای مثال بین دو کلمه ای که دارای عدد واحدی هستند، ارتباط خاصی می توان تصور نمود. ضمن این که برای ترکیب دو کلمه می توان آنها را تبدیل به عدد نموده و عملیات خاصی با این اعداد انجام داد که مبنای اصلی بخش عمده ای از علوم غریبه بر همین رابطه بین حروف و اعداد استوار است.

علم الحروف در عرفان

علم الحروف در عرفان اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و بسیاری از عرفا آثار مستقلی در این باب نوشته اند؛ از جمله محی الدین عربی چندین اثر مستقل در علم الحروف تألیف کرده که برخی از آنها عبارت اند از:

1. رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف، ‏2. رساله مفتاح الاسرار در علم جفر و حروف، 3. انشاء الدوائر،[8]

وی در رساله «رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف‏» در مورد این علم چنین آورده است:

«خداوند اسم اعظم را به آدم تعلیم نمود که همه کائنات در تسخیر این اسم بود، سپس علم الحروف بعد از وی به فرزندش شیث و بعد از آن به ادریس (ع) به ارث رسید؛ ادریس پیامبری مرسل بود و خداوند بر او سی کتاب (صحیفه) نازل کرد و ریاست علم الحروف و اسرار حکمت و اسرار اعداد و افلاک به او رسید و گفته شده است که او نخستین کسی بود که با قلم نوشت. و کتابی به نام «گنج اسرار» نوشت که تنکلو شاه بابلی و ثابت بن قرة حرانی بر آن کتاب شرحی نوشته اند. و چون (از طریق مکاشفه) بر زمان های گذشته وقوف یافتم از او (ادریس ع) در مورد این دو شرح پرسیدم گفت این دو شرح فقط ظاهرش قابل وقوف است و تا کنون سربه مهر باقی مانده، وی آنها را برایم گشود و اسراری شگفت را دیدم که جز مردان بزرگ از عرفا (افراد) بر آن وقوف نمی یابند. و علم الحروف بعد از ادریس به هرامسه مصر به ارث داده شد که چهل نفر بودند».[9]

وی در جای دیگری از این کتاب می نویسد: «امام علی (ع) وارث علم الحروف از رسول خدا (ص) بود، سپس امام حسین (ع)، سپس زین العابدین، سپس امام باقر و بعد امام صادق این علم را به ارث بردند و امام صادق کسی بود که در هفت سالگی در اعماق این دریا غواصی کرد و اسرار آن را گشود و او کسی است که در علم جفر و علم الحروف سخن گفت و به طور مخفی تألیف نمود و فرمود: علم ما کتابی است مسطور در صفحه ای گشوده شده ... و نزد ما است، جفر ابیض و جفر احمر و جفر اکبر و جفر اصغر که در آخر الزمان با امام محمد مهدی آشکار می شود و حق نهایی این علم را جز خود آن امام نمی داند».[10]

[1] سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27، انتشارات دانشگاه تهران.

[2] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ذیل حرف الف، ابجد، کتابخانه اینترنتی تبیان.

[3] «عن أبی الحسن علی بن موسى الرضا (ع) قال: إن أول ما حلق الله عزّ وجلّ لیعرف به خلقه الکتابة حروف المعجم»، مجلسی، بحار الانوار، ج 2، ص 31، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[4] «قال امیر المؤمنین (ع) سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره»، همان، ج 2، ص 317.

[5] فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27.

[6] همان.

[7] الطهرانی، میرزا أبی الفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ص 116، سایت : http://shiaonlinelibrary.com

[8] جمعی از نویسندگان، دومین یادنامه علامه طباطبائى‏، ص 45. مؤسسه مطالعاتى و تحقیقات فرهنگى‏.

[9] حسن زاده آملی، حسن، دروس هیئت، ج 2، ص 688، بوستان کتاب‏، قم، 1378ش.

[10] حسن زاده آملی، حسن، عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون‏، ص 778، امیر کبیر،تهران‏، 1385ش.

حروف ابجدى همان حروف تهجى (الف، با اند) که مطابق فصول خاص ترکیب یافته‏اند از این قرار: ابجد، هوز، حطى، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، و ضظغ. برای هریک از این حروف عددی اختصاص یافته است به ترتیب زیر:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع ، ل، ی) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

حروف ابجد بر دو نوع صغیر و کبیر می باشد . به فرموده رسول خدا به امام علی یاد گرفتن ریاضی قرآن بر هر عالمی واجب گشت وای بر عالمی که علم ریاضی قرآن نداند برادران اهل 74 فرقه تازه امسال بعد از 1450 سال آمدند و از مکتب ولایت اهل بیت و ابجد را فرا گرفتند هر روز عده ای از آنان روی خط تشیع آمده و سئولات خود را می پرسند و جواب می گیرند ان شاء الله بخود آمده و شیعه شوند هدایتشان کامل شود319راه الهی الله 319 شهید 319 به ابجد شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 319 +66 الله =  385 فلسفه دین الله 385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال319 فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385 دین ناب الله محمد علی 385به ابجدشهید الله 385اسلام واقعی الله385 فلسفه دین الله 385 بدین واقعی اسلام385 اسلام واقعی الله385 نماز مسلمان 319شهید  319 اسلام واقعی 319 نماز مسلمان 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319 فلسفه دین 319 +66 الله =  385 شیعه 385   فلسفه دین 319 +لا اله الا الله46= 365 روز سال فلسفه دین 319 +26 علی +20 محمد = 46 = 365 روز سال 365+20 محمد = 385فلسفه دین الله 385شیعه385پیامبر فرمود فقط یک فرقه اهل نجات است به ابجد فرقه 385شیعه 385 با قانون الهی دین الله 385 قانون اساسی الهی 385 فلسفه دین الله 385 زنده با دین بحق حسینی 385

ابجد صغیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج  = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ، ( ک = 8 ) ، ( ل = 6 ) ، ( م = 4 ) ، ( ن = 2 ) ، ( س = ساقط ) ، ( ع = 10 ) ، ( ف = 8 ) ، ( ص = 6 ) ، ( ق = 4 ) ، ( ر = 8 ) ، ( ش = ساقط ) ، ( ت = 4 ) ، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط ) ، ( ذ = 4 ) ، ( ض = 8 ) ، ( ظ = ساقط ) ، ( غ = 4 ) .

ابجد کبیر :

(الف =1 )،(ب = 2 ) ، ( ج  = 3 ) ، ( د = 4 ) ، (ه = 5 ) ، ( و = 6 ) ، ( ز = 7 ) ، ( ح = 8 ) ، ( ط = 9 ) ، ( ی = 10 ) ،( ک = 20 ) ،( ل =30 ) ، ( م = 40 ) ، ( ن = 50 ) ، ( س = 60 ) ، ( ع = 70 ) ، ( ف = 80 ) ، ( ص = 90 ) ، ( ق = 100 ) ، ( ر = 200 ) ، ( ش = 300 ) ، ( ت = 400 ) ، ( ث = 500 ) ، ( خ = 600 ) ، ( ذ = 700 ) ، ( ض = 800 ) ، ( ظ = 900 ) ، ( غ = 1000 ) .

باید به عرض برسانم که تنها حروف ابجد از جمله خواصی بسیار دارد ، که اکنون به طور خلاصه گفته می شود .

1-     هر گاه 28 حرف ابجد را در ورقع ای نوشته و بخواهد آنان را مسخر کند ، ورقه را در آب انداخته و آب را به خورد آنان دهد .

2-     می توان با 28 حرف ابجد دشمن را سرگردان کرد .

3-     می توان با 28 حرف ابجد دشمن را صدمه زد یا هلاک گردان .

4-     هر گاه 28 حرف را بر روی کاغذی نوشته وآن را در خاک دفن کنید به نیت آن غائب احضار گردد بحق تعالی غایب پیدا می گردد .

5-     به جهت محبت این حروف را نوشته بر روی کاغذی و آن را آب کشیده و آبرا بخورد مطلوب دهد بیقرار میگردد .

6-     هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر گردن طفل آویزان کند هرگز نترسد .

7-     هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته وکسی که طالب علم باشد ، کاغذ را آب کشیده بخورد ذهن او قوی گردد .

8-     هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته وآن را بر درختی کم ثمر ببندد ثمره آن زیاد می گردد .

هر گاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته ودر چاهی که کم آب می باشد انداخته آب آن چاه زیاد می شود .

باید به عرض برسانم که هر سال 12 ماه دارد ، هر ماه را طالعی گفته اند ، در زمان حضرت سلیمان که هر انسانی روزگار او شبیه  یکی از این دوازده طالع می شود و آن 12 طالع به نام :

1 – حمل ، 2 – ثور ، 3 – جوزا ، 4 – سرطان ،  5 – اسد ، 6 – سنبله ، 7 – میزان ،

8 – عقرب ، 9 – قوس ، 10 – جدی ، 11 – دلو ، 12 – حوت ، میباشد .

هر گاه بخواهید طالع شخصی را پیدا کنید  :

باید نام و نام مادر او را به ابجد کبیر در آورده و با هم جمع کنید ، سپس حاصل جمع را تقسیم بر 12  کرده و باقیمانده طالع شخص می گردد .

توجه !

اگر زمانی باقیمانده صفر باشد باید نام تنها را تقسیم بر دوازده کنید و باقیمانده طالع آن شخص می شود .

و باید بدانید که فرق حروف ابجد با حروف فارسی این است که در حروف فارسی 32 حرف داریم اما در ابجد 28 حرف داریم و فرق آنها در 4 حرع ( گ- چ- پ- ژ ) میباشد و در هنگام استفاده از حروف ابجد در فارسی این حروف حذف می گردد .

مانند آقای هوشنگ بنت ژاله وقتی می خواهیم طالع آقای هوشنگ را حساب کنیم به طریق زیر عمل می کنیم ،

       ه        و        ش        ن       گ       بنت       ژ     ا      ل      ه

             5        6        300     50      خالی    بنت   خالی    1    30    5

      361                +                  36

جمع عدد هوشنگ به  عدد ابجد  کبیر می شود ،

50 + 300 + 6 + 5 = 361

جمع عدد ژاله به ابجد کبیر می شود ،

5 + 30 + 1 = 36

مجموع نام و نام مادر می شود ،

361 + 36 = 397

چون که  دوازده طالع در سال داریم تقسیم بر 12 می کنیم و باقیمانده از تقسیم طالع هوشنگ می شود ،

397تقسیم بر 12 نتیجه باقیمانده 1 می شود ، و طالع آن حمل میباشد .

هر گاه بخواهید حساب کنید که آیا آقای محمد   زاده  مریم با خانوم فاطمه    زاده  بتول

 می توانند ازدواج بکنند یا نه ؟ آیا ستاره این دو نفر با هم جفت هست یا نه ؟ و در آینده تا آخر با هم زندگی میکنند یا نه ؟

    اول نام ونام مادر هر دو را به ابجد کبیر در آورده و بعد جدا جدا حساب کرده و بعد تقسیم می کنیم .

لطفا به موارد زیر توجه کامل فرمایید ،

اول آقای  م   ح   م   د   زاده  م     ر     ی      م

           40 ،8 ،40 ،4      40 ، 200 ،10 ، 40

    خانم   ف    ا    ط    م    ه    زاد     ب     ت     و     ل

          80 ، 1 ، 9 ، 40 ، 5            2 ، 400 ،  6 ،  30 جمع عدد محمد 92 + جمع عدد مریم 290           438 + 135   

 573               +               382         

 955

مجموع چهار اسم بالا برابر است با :955

اکنون 955 را بر 5 تقسیم می کنیم ،

اگر باقیمانده تقسیم بالا 1  یا  3 یا  5  شود این دو به هم می رسند و ستاره آنها جفت می باشد وتا آخر با هم زندگی می کنند.

باقی مانده تقسیم بالا 5 می گردد که ستاره این دو نفر با هم جفت است وبه هم می رسند و موفق به ازدواج می شوند .

اگر باقیمانده تقسیم 2  یا  4  گردد این دو نفر به هم نمی رسند وستاره آنها جفت نمی باشد و تا آخر با هم زندگی نمی کنند .

توجه !

اگرزمانی  باقیمانده تقسیم صفر گردد معلوم میشود که یک طرف از خانواده طرفین با ازدواج موافق نمی باشند و ستاره آنها به طور قطعی جفت نمی باشد .

فایده بسیارمهم :

هر گاه دعا یا طلسم یا تعویضی آتشی برای خود یا کسی نوشتید باید توجه داشته باشید که در آن نامهای اسم اعظم خداوند بخشنده  مهربان  و هر نامی از خدا  و حروف ابجد نباشد چون آتش زدن این اسما حتما مورد غضب خداوند وموکلین و رجال الغیب خواهد شد .

فایده :

هرگز در شب تعویض ننویسید چرا که بعدأ در منزل خود موجب جنگ و نزاع می گردد و میل نوشتن و تصمیم گرفتن با خودتان می باشد .

خواص طبع ها :

1-     طبع آتشی همیشه زود عصبانی می شود و زود خاموش می گردد و کینه در دل نگه نمی دارد وهمیشه بدن او حرارت دارد وتشنه می باشد و زود جنگ شروع میکند .

2-     طبع خاکی همیشه متواضع و فروتن و ساکت می باشد و با حرمت وبا احترام با دیگران زندگی میکند .

3-     طبع بادی همیشه مغرور و تند خو میباشد و حرکات خود را پنهان از چشم دیگران انجام می دهد و بسیار زیرک  وکینه ای می باشد .

4-     طبع آبی همیشه مسرور شاد است و سه طبع بالا در وجودش ظاهر می گردد و همیشه از دست زبان به عذاب می افتد .

 الهی ای فلک هرگز نگردی اگر دور سرحیدر نگردی
الهی ای نفس بی مهر زهرا درون سینه رفتی برنگردی
****
بشكند دستي كه هتك حرمت اين خانه كرد
شيعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه كرد
حضرت زهرا (س) :
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد

یك مرد از اهل تسنن میخواهم كه پاسخ دهد!!!

بی غیرتی تا كجا؟؟این سنی ها همیشه میگوید كه شعیان به ناموس پیغمبر (عایشه) تهمت زنا میزنند آیا ما به ناموس رسول تهمت میزنیم یا شما؟؟

حالا تعصب را كنار بگذارید و مردانه و منصفانه قضاوت كنید كه آیا العیاذ بالله زبانم لال عایشه زنا كار بوده؟؟اگر بوده.....!!! و اگر نبوده چرا اهل تسنن به ناموس رسول اكرم تهمت زنا میزنند؟؟؟

سئوالی بی پاسخ از کسانی که هر روزه شیعه را مورد تاخت و تاز قرار میدهند و حکم به ارتداد شیعه میدهند که شیعه به ناموس رسول خدا اهانت میکند وچنین و چنان حال ببینید در معتبرترین و به اعتقاد اهل سنت صحیح ترین کتابشان که معتقدند هرچه در آن آمده مثل قرآن صحیح است!درمورد عایشه چه نوشته اند: مردانی که بر عایشه وارد میشدند و شب تا صبح پیش عایشه میماندند و سپس با حالت احتلام؟؟!!!خارج میشدند. حالا من یه مرد میخوام از اهل تسنن که جواب بده معنی این روایات چیه؟؟؟ اگه درسته که وای بر مسلمانان، باید برای غربت  رسول الله عزاداری کنیم که بیوه جوانش چنین میکرده وابروی رسول را برده و حرمت خانه اش را نگه نداشته و اگر نه دروغ است پس چرا تهمت میزنید به ناموس پیغمبر؟؟پس وقتی صحیحترین کتاب اهل سنت پر از دروغ است وای بحال بقیه کتابهایشان و از کجا معلوم که تمام اعتقاداتی که از این کتب گرفته اند دروغ نیست؟!!!

.  همه چیز سند- مدرك-روایت با آدرس دقیق.. از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در لینك دانلود زیر ثابت مبشود آیا مردی پیدا میشود پاسخ دهد؟؟منتظر ان مرد هستم)

سوال اول:عایشه ، با چه کسی جنگ کرد ؟
چرا عایشه در مقابل امیرمؤمنان اعلان جنگ کرد و لشکر کشید؟
چرا در حالی که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله صراحتا و به دفعات صادر شده که فرمودند: «من جنگ می کنم با آن کس که با علی جنگ کند.»
آیا وی از جنگ و محاربه با رسول خدا  صلّی الله علیه و آله حذر نداشت؟
 
محاربه با امیرالمؤمنین، محاربه با رسول خداست
المستدرک - الحاکم النیسابوری - ج 3 - ص 149 (و مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 2 - ص 442 و المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 3 - ص 40 و کنز العمال - المتقی الهندی - ج 12 - ص 97، ح 34164 )

 ( أخبرنا ) أحمد بن جعفر القطیعی ثنا عبد الله بن أحمد بن حنبل حدثنی أبی ثنا تلید بن سلیمان ثنا أبو الجحاف عن أبی حازم عن أبی هریرة رضی الله عنه قال نظر النبی صلى الله علیه وآله إلى علی وفاطمة والحسن والحسین فقال انا حرب لمن حاربکم وسلم لمن سالمکم * هذا حدیث حسن من حدیث أبی عبد الله أحمد بن حنبل عن تلید بن سلیمان فانى لم أجد له روایة غیرها *
المعجم الأوسط - الطبرانی - ج 3 - ص 179( و المعجم الصغیر - الطبرانی - ج 2 - ص 3 و أسد الغابة - ابن الأثیر - ج 3 - ص 11)

  حدثنا إبراهیم قال حدثنا محمد بن الاستثناء قال حدثنی حسین بن الحسن الأشقر عن عبید الله بن موسى عن أبی مضاء وکان رجل صدق عن إبراهیم بن عبد الرحمن بن صبیح مولى أم سلمة عن جده ( 161 أ ) صبیح قال ( کنت بباب رسول الله صلى الله علیه وسلم فجاء علی وفاطمة والحسن والحسین فجلسوا ناحیة فخرج رسول الله صلى الله علیه وسلم إلینا فقال إنکم على خیر خیر وعلیه کساء خیبری فجللهم به وقال أنا حرب لمن حاربکم سلم لمن سالمکم )
تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 14 - ص 157:

وأخبرنا أبو محمد بن طاوس أنا أبو الغنائم بن أبی عثمان أنا عبد الله بن عبید الله بن یحیى قالا أنا أبو عبد الله المحاملی نا عبد الأعلى بن واصل نا الحسین بن الحسن الأنصاری یعرف بالقری نا علی بن هاشم عن أبیه عن أبی الجحاف عن مسلم بن صبیح عن زید بن أرقم قال حنا رسول الله ( صلى الله علیه وسلم ) فی مرضه الذی قبض فیه على علی وفاطمة وحسن وحسین فقال أنا حرب لمن حاربکم وسلم لمن سالمکم

سوال دوم :قضییه ندامت ابوبکردر هنگام مرگ چیست ؟

آیا درست است که در روایات اهل سنت وارد شده است که ابی بکر در هنگام احتضار و اواخر عمر خود ، از انجام چند کار احساس پشیمانی و ندامت کرد و آرزو می کرد که ایکاش این کارها را انجام نمیداد ؟
یکی از این کارها ، حمله به خانه وحی بود.
 
بنا به نقل طبری ( محمد بن جریر ) در تاریخ الامم و الملوک ( مشهور به تاریخ طبری ) ج2 ص 619 ( چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات – بیروت – لبنان – سنه 1403 ه ق ) :
" قال أبو بکر رضی الله تعالی عنه أجل إنی لا آسی علی شئ من الدنیا إلا علی ثلاث فعلتهن وددت أنی ترکتهن وثلاث ترکتهن وددت أنی فعلتهن وثلاث وددت أنی سألت عنهن رسول الله صلی الله علیه وسلم فأما الثلاث اللاتی وددت أنی ترکتهن فوددت أنی لم أکشف بیت فاطمة عن شئ وإن کانوا قد غلقوه علی الحرب ووددت إنی لم أکن حرقت الفجاءة السلمی وأنی کنت قتلته سریحا أو خلیته نجیحا ووددت أنی یوم سقیفة بنی ساعدة کنت قذفت الامر فی عنق أحد الرجلین عمر وأبا عبیدة فکان أحدهما أمیرا وکنت وزیرا .... "
ابوبکر می گوید که ایکاش 3 کار را ترک می کردم و انجام نمیدادم
1- ایکاش به خانه فاطمه (سلام الله علیها ) کاری نداشتم و آن را نمی گشودم ، اگر چه با اعلان جنگ آن را بر من بسته بودند .
2- ایکاش ( فجائه سلمی ) را می کشتم و یا آزادش می کردم ولی او را به آتش نمیسوزاندم
3- و ایکاش در روز سقیفه ، کار را بر عهده یکی از آن دو مرد ، عمر بن خطاب و ابوعبیده جراح ، می گذاشتم تا او امیر میشد و من وزیر می شدم.
منابع زیادی از اهل سنت ، گواه بر صادر شدن این جملات از ابی بکر می باشند.منابع زیر ( با اختلاف کمی در الفاظ ) بیانگر این ندامت از قول ابوبکر می باشند:
السقیفة وفدک - الجوهری - ص 43 و  ص75/شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 -47/ شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 6 - ص 51/شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 20 – ص24/تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 30 - ص 418 – 419 – 420 – 421 – 422 - 423/میزان الاعتدال - الذهبی - ج 3 - ص 108 – 109/لسان المیزان - ابن حجر - ج 4 - ص 188 – 189/العقد الفرید - ابن عبد ربه -  ج 4 -  ص250  یا  ج4 -  ص 90 ( چاپهای دیگر )/الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی - ج 1 - ص 24الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الشیری - ج 1 - ص 36/تاریخ الیعقوبی - الیعقوبی - ج 2 - ص 137/تاریخ الإسلام - الذهبی - ج 3 - ص 117 - 118/المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 1 - ص 62/الأحادیث المختارة - ابی عبد الله الحنبلی -  ج 1 - ص 87/( وی راجع به این روایت می گوید : و هذا حدیث حسن عن ابی بکر ... یعنی حدیث فوق از قول ابی بکر درست است . )/کنز العمال - المتقی الهندی - ج 5 - ص 631 – 633/الاموال -  ابو عبید -  ج1 -  ص 304/مروج الذهب – المسعودی - ج2 -  ص 301 –

سوال سوم:مستی از ظرف عمر ، حد نیز به دست عمر؟!

حکایت می کنند روزی از نوشیدنی که برای شخص خلیفه ی دوّم فراهم ‌آورده ‌بودند، فردی بنوشید و از قضا مست و دست‌افشان شد. خلیفه آن بینوای مدهوش را بدید و حد بر او روا دانست.(1)

باری، اگر آن مرد به سکر این نوشیدنی جهالت داشت که بر او حدّی نباشد.

و امّا اگر به جهت تأسّی بر حضرت خلیفه، کرد آن‌چه کرد

آیا خلیفه، فرد مناسبی برای اجرای این حدود است؟

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- المصنف - ابن أبی شیبة الکوفی - ج 6 - ص 502

( 2 ) حدثنا أبو بکر قال حدثنا ابن مسهر عن الشیبانی عن حسان بن مخارق قال : بلغنی أن عمر بن الخطاب سائر رجلا فی سفر وکان صائما ، فلما أفطر أهوى إلى قربة لعمر معلقة فیها نبیذ قد خضخضها البعیر ، فشرب منها فسکر ، فضربه عمر الحد ، فقال له : إنما شربت من قربتک ، فقال له عمر : إنما جلدناک لسکرک .

معرفة السنن والآثار - البیهقی - ج 6 - ص 442

قال أحمد : وهذا الحدیث رواه الأعمش تارة عن أبی إسحاق عن عامر الشعبی عن سعید بن ذی لعوة وتارة عن أبی إسحاق عن سعید بن ذی جدان وابن ذی لعوة أن رجلا أتى سطیحة لعمر فشرب منها فسکر فأتى به عمر فاعتذر إلیه وقال إنما شربت من سطیحک فقال عمر : إنما أضربک على السکر فضربه عمر . ومن لا ینصف یحتج بروایة سعید بن ذی لعوة على ما قدمنا ذکره عن عمر وغیره .


سوال سوم:آیا اجماع در سقیفه برای خلافت ابوبکر به وجود آمد ؟

 

اهل سنت می گویند که ملاک در تعیین خلیفه اجماع مردم است (1) و چون مردم در انتخاب ابوبکر اجماع کردند لذا ابوبکر به عنوان خلیفه تعیین شد.در خلافت ابوبکر اجماع حاصل نشد.آنچه از تواریخ به دست می آید ، و مورد اتفاق همه مورخین و محدثین است ،این است که هیچ گونه اتفاق آرایی در مورد بیعت ابوبکر حاصل نشده است،گروه زیادی از بیعت تخلف ورزیدند، و این گروه افرادی عادی نبودند، بلکه همه جزو شخصیت های بارز علمی، و مردان شایسته ای بودند همچون بنی هاشم،
و بنو زهره و بنو امیه(2) . در اینجا فقط کوتاهی از گفتار ابن ابی الحدید معتزلی حنفی مذهب را ذکر می نماییم که در این باره میگوید :
(( عمر کسی است که برای ابوبکر از مردم بیعت گرفت، و مخالفین را سرکوب نمود و او بود که شمشیر زبیر را هنگامی که شمشیر کشید تا حمله نماید، شکست و با دست به سینه مقداد کوبید، و سعد بن عباده را زیر دست و پا له کرد، و گفت : او را بکشید، خداوند او را بکشد، او بود که بینی حباب بن منذر را به خاک مالید، و او بود که افرادی را که به خانه فاطمه سلام الله پناه برده بودند به قتل و آتش زدن تهدید نمود، و آنها را از خانه فاطمه سلام الله بیرون کشید و اگر او نمی بود، خلافت برای ابوبکر صورت نمی گرفت.))(3)
و نیز شاید از شرایط اجماع باشد که علی علیه السلام را به زور به مسجد برده و او را وادار به بیعت نمودند، و آنگاه که امتناع ورزید، او را به قتل تهدید کردند؟!! که حضرت فرمودند :
(( و اذا تقتلون عبدالله و اخا رسوله ))(4)
(( در این صورت بنده خدا ، و برادر رسول خدا را می کشید))
و عمر در جواب گفت :
(( اما عبدالله فنعم، و اما اخا رسوله؛ فلا))(5)
(( اینکه گفتی بنده خدا، پس آری تو بنده خدا هستی، و اما اینکه گفتی برادر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، هرگز)) آیا چنین بیعتی از سوی اهل ( حل و عقد) را در چنان شرایطی ، می توان اجماع نامید؟ تازه کدام اهل ( حل و عقد)؟؟به گفته نویسنده معاصر مصری، دکتر احمد محمود صبحی:
(( اهل ( حل و عقد) چه کسانی بودند؟ آنانی که خود محور اختلاف و نزاع بودند..... آنان معتقد بودند که هر یک برای خلافت شایسته تر از دیگری است، طلحه در تعیین عمر از سوی ابابکر، اعتراض می کند، تمایلات شخصی در شورای خلافت که از سوی عمر تعیین شده، نقش اصلی را ایفا می کند، برخی از آنان به کینه توزی توجه نموده ، و بعضی دیگر جانب داماد خود را می گیرد. شروط تهدید آمیز عمر روشن می سازد که او خود نیز از درگیری آنان بی اطلاع نبوده است .

پی نوشت:
1- شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 1 ، ص 215
2- صحیح مسلم، ج5، ص 152. صحیح بخاری، ج 5، ص 82،
3- شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج 1 ، ص 174
4- الامامه و السیاسه ، ابن قتیبه، ص 13
5- نظریه الامه لدی الشیعه الانثی عشریه ،  ص 100-

چهارم:زاویه‌ای بسیار بسته از زندگی خلیفه دوم ...

علمای اهل سنت در کتب معتبرشان می نویسند :جناب عمربن‌خطاب از زمان جاهلیت علاقه شدیدی به شرب خمر داشته و با وجود این که آیات الهی در موضوع نهی از شرب مسکرات - به نقل‌هایی - در شأن وی نازل‌ می‌گردد و با وجود این که وی علنا اعلام ‌می‌کند که این پایان نوشیدن اوست (1)... با این حال او نمی‌تواند این عادت دیرینه خود را ترک‌ کند
و آن‌چه بسیار گزارش‌ شده اهتمام بی‌نظیرش به نوشیدن مسکرات است (2)که حتّی پیمانه لحظات احتضار او را نیز پر می‌کند و به نقل‌های تاریخی نبیذ همان نوشیدنی است که جناب خلیفه در بستر مرگ آن را می‌طلبد و می‌نوشد تا آن‌جا که از محل جراحت‌اش سرریز می‌شود (3)...
این زاویه‌ای بسیار بسته از زندگی فردی است که دوّمین خلیفه مسلمین پس از رسول خداست. از همین زاویه آیا او با کسی که در دامان رسول خدا صلّی الله علیه و آله پرورش یافته و خود را به نجاسات دوران جاهلی هرگز و هرگز نیالوده، می‌تواند برابری ‌کند؟


1ـ سنن النسائی - النسائی - ج 8 - ص 286 – 287و سنن الترمذی - الترمذی - ج 4 - ص 319 – 320، ح5042 ، مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 1 - ص 53
قال أنبأنا الإمام أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب النسائی رحمه الله تعالى قال أنبأنا أبو داود قال حدثنا عبید الله ابن موسى قال أنبأنا إسرائیل عن أبی إسحاق عن أبی میسرة عن عمر رضی الله عنه قال لما نزل تحریم الخمر قال عمر اللهم بین لنا فی الخمر بیانا شافیا فنزلت الآیة التی فی البقرة ‹ صفحه 287 › فدعى عمر فقرئت علیه فقال عمر اللهم بین لنا فی الخمر بیانا شافیا فنزلت الآیة التی فی النساء یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سکارى فکان منادى رسول الله صلى الله علیه وسلم إذا أقام الصلاة نادى لا تقربوا الصلاة وأنتم سکارى فدعى عمر فقرئت علیه فقال اللهم بین لنا فی الخمر بیانا شافیا فنزلت الآیة التی فی المائدة فدعى عمر فقرئت علیه فلما بلغ فهل أنتم منتهون قال عمر رضی الله عنه انتهینا انتهینا
2ـ المصنف - ابن أبی شیبة الکوفی - ج 6 - ص 502
( 2 ) حدثنا أبو بکر قال حدثنا ابن مسهر عن الشیبانی عن حسان بن مخارق قال : بلغنی أن عمر بن الخطاب سائر رجلا فی سفر وکان صائما ، فلما أفطر أهوى إلى قربة لعمر معلقة فیها نبیذ قد خضخضها البعیر ، فشرب منها فسکر ، فضربه عمر الحد ، فقال له : إنما شربت من قربتک ، فقال له عمر : إنما جلدناک لسکرک .
کتاب الموطأ - الإمام مالک - ج 2 - ص 894
21 - وحدثنی عن مالک ، عن یحیى بن سعید ، عن عبد الرحمن بن القاسم ، أن أسلم مولى عمر بن الخطاب أخبره ، أنه زار عبد الله بن عیاش المخزومی فرأى عنده نبیذا وهو بطریق مکة . فقال له أسلم : إن هذا الشراب یحبه عمر بن الخطاب . فحمل عبد الله بن عیاش قدحا عظیما . فجاء به إلى عمر بن الخطاب فوضعه فی یدیه . فقربه عمر إلى فیه ثم رفع رأسه . فقال عمر : إن هذا لشراب طیب . فشرب منه . ثم ناوله رجلا عن یمینه . فلما أدبر عبد الله ، ناداه عمر بن الخطاب فقال : أأنت القائل لمکة خیر من المدینة ؟ فقال عبد الله : فقلت هی حرم الله وأمنه وفیها بیته . فقال عمر : لا أقول فی بیت الله ولا فی حرمه شیئا . ثم قال عمر : أأنت القائل لمکة خیر من المدینة ؟ قال : فقلت هی حرم الله وأمنه وفیها بیته . فقال عمر : لا أقول فی حرم الله ولا فی بیته شیئا . ثم انصرف .
3ـ الطبقات الکبرى - محمد بن سعد - ج 3 - ص 354، تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 44 - ص 430
قال أخبرنا محمد بن عبید والفضل بن دکین قالا أخبرنا هارون ابن أبی إبراهیم عن عبد الله بن عبید بن عمیر أن عمر بن الخطاب لما طعن قال له الناس یا أمیر المؤمنین لو شربت شربة فقال أسقونی نبیذا وکان من أحب الشراب إلیه قال فخرج النبیذ من جرحه مع صدید الدم
پنجم :میوه را ضایع نمودند!

یکی از  دلایلی که از سوی مهاجرین- این کاندیداهای خلافت- برای کسب منصب جانشینی در سقیفه اقامه شد، از این قرار بود که ایشان خطاب به انصار چنین گفتند:
«ما دوستان پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله و خویشان وی هستیم» بدین ترتیب مهاجرین با برشمردن مستندات خود، حقَ جانشینی را از آن خود می‌دانند و معتقد هستند که جر ظالم در آن با ایشان منازعه ‌نکند.(1)
حال آیا در آن جمع، مردی نبود که از روی انصاف برآید:
ای خویشان رسول خدا و دوستان او! ای کسانی که دعوی خویشی و دوستی رسول خدا را دارید! آیا این از ویژگی های دوست و خویش است که جنازه ی  خویش و دوست خود را رها کند(3) و بیاید در مورد کسب مقاماتی که وی داشت به چه بد شکلی منازعه و جنگ و دعوا کند(4)؟
... اگر این حق، از آن خویش و دوست اوست؛ پس کجایند بنی هاشم؟ چرا این جا اثری از بنی هاشم نیست؟ این جا چرا جای پسرعمو و دامادش نیست؟ چرا همان کسی که به اتّفاق تمام فرق اسلامی عقد اخوّت(5) میان او و رسول خدا بسته شد ... این جا نیست؟!
و اینک جای چه سخنی بلیغ تر از این سخن مولای غریب که این گونه شکواییه می سراید:
احتجّوا بالشّجرة و اضاعوا الثّمرة(2)
به درخت احتجاج کردند، در حالی که میوه اش را ضایع نمودند.

بیشتر بخوانید در:
آیا همه ی مسلمین موظف به رعایت آیه 23 سوره شوری نیستند؟
رفتن به سقیفه امّا مخفیانه!

1_ تاریخ طبری، ج 2، ص 457: فبدأ أبو بکر فحمد الله وأثنى علیه ثم قال ... فخص الله المهاجرین الأولین من قومه بتصدیقه والایمان به والمؤاساة له والصبر معه على شدة أذى قومهم لهم وتکذیبهم إیاهم وکل الناس لهم مخالف زار علیهم فلم یستوحشوا لقلة عددهم وشنف الناس لهم وإجماع قومهم علیهم فهم أول من عبد الله فی الأرض وآمن بالله وبالرسول وهم أولیاؤه وعشیرته وأحق الناس بهذا الامر من بعده ولا ینازعهم ذلک إلا ظالم
2_ نهج البلاغه، خطبه 67
3_ تاریخ طبری،ج 2، ص 456
4_ ر.ک به: انتخاب خلیفه رسول خدا به شیوه جاهلی
5_ به سند امیرمؤمنان علی علیه‌السّلام: مسند أبی یعلى - أبو یعلى الموصلی - ج 1 - ص 402 – 403، کنز العمال - المتقی الهندی - ج 13 - ص 140و150،تاریخ بغداد - الخطیب البغدادی - ج 12 - ص 263، الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 136 – 137/به سند سیدالشهداء سلام‌الله‌علیها: الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 410 – 411،الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 441 – 442/به سند صادق آل‌محمّد صلوات‌الله‌علیه: الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 754 – 755/ به سند امام علی‌بن‌موسی الرضا علیهماالسّلام:الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 116/به سند جابربن‌عبدالله: الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 186 – 187/به سند ابن‌عبّاس: مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 1 - ص 230و مجمع الزوائد - الهیثمی - ج 4 - ص 323 – 324و المصنف - ابن أبی شیبة الکوفی - ج 7 - ص 507و مسند أبی یعلى - أبو یعلى الموصلی - ج 4 - ص 266 – 267و الاستیعاب - ابن عبد البر - ج 3 - ص 1098و کنز العمال - المتقی الهندی - ج 13 - ص 109، الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 433 – 434/به سند امّ‌سلمه: شواهد التنزیل - الحاکم الحسکانی - ج 2 - ص 150/به سند ابن‌عمر: سنن الترمذی - الترمذی - ج 5 - ص 300و کنز العمال - المتقی الهندی - ج 11 - ص 598، المستدرک - الحاکم النیسابوری - ج 3 - ص 14،المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 12 - ص 321و مجمع الزوائد - الهیثمی - ج 9 - ص 121 – 122، کنز العمال - المتقی الهندی - ج 11 - ص 610 – 611/ به سند مخدوج‌بن‌زید: الأمالی - الشیخ الصدوق - ص 402

 مقصر 430 - 60 پلیدیها =شیطان  370-60 پلیدیها = 310 عمر از شیطان پلیدتر بوده  ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر541یعنی 1+4+5= 10 اصلا به فروع دین عمل نکردند خر به ابجد خر 800 - 430 مقصر = 370 شیطان در سوار شدن به کشتی نوح شیطان گشت یک خر گیر آورد وسط پای خر دیدی یک چیز سیاه شکل عمر هست روسیا کره خر با این ترفند وارد کشتی شد 370 شیطان 370-60 پلیدیها=310 عمر از شیطان پلیدتر بوده و هم خرتر از شیطان عمر است به ابجد  خر به ابجد خر 800- 430 مقصر = 370 شیطان
بر كوران لعنت بركتمان كنندگان حق لعنت بر تهمت زنان به ناموس پیغمبر لعنت
منافق کفر به کسی میگویند که ۳۰ جزء قرآن را قبول ندارد به ابجد کفر منافق ۵۷۱ - ۳۰ جزء قرآن = ۵۴۱ ابجد ابوبکر و عمر ۵۴۱ مرگ کافر ۵۴۱ فلاکتی ۵۴۱ ابجد عمر و ابوبکر 541 فلاکتی 541قاتلی 541 مرگ کافر 541 ابجد عمر و ابوبکر 541 فلاکتی 541قاتلی 541 مرگ کافر 541عید غدیر به ابجد ۱۲۱۴منهای ۱۲۰۲ ابجد ابوبکر و عمر و عثمان =۱۲حق۱۲اسلام ۱۲حکم خدا ۶۷۳ +۵۴۱ ابجد ابوبکر و عمر=غدیر ۱۲۱۴- ابجد سه خلیفه ۱۲۰۲= حق ۱۲ اسلام ۱۲ قلب ۱۲ جانها ۱۲ ساعت ۱۲ بماه ۱۲ حم۱۲به ابجد مردان شیطان ۶۱۵-۵۴۱ عمر و ابوبکر ۵۴۱مرگ کافر=فلاکتی۵۴۱ = ۷۴ ابجد صغیرسه خلیفه باعث ۷۴ فرقه شدن دین اسلام شدند74 و الشجرتها الملعونه74 به ابجد نقض اسلامی۱۰۹۲+ ۱۱۰ علی = ۱۲۰۲ ابجد ابوبکر و عمر و عثمان ۱۲۰۲حکم اسلام را نقض نمودندو عهد شکن شدندبعد از غدیر این سه خلیفه کافر شدند کسیکه عهد خود را بشکند کافر میشودپیامبر فرمودبعد از من فتنه ها بپا می خیزند به ابجد فتنه ها 541عمرابوبکر541به ابجدظالم971-430مقصر =541عمر ابوبکر541مقصر430+231 ابوبکر=661 عثمان ابجد صغیر سه خلیفه 74گمراه بدین بدبخت عالم است74والشجرتها الملعونه 74غیر اولیاء الله74والشجرتها الملعونه74دشمن الله محمد علی74 74دشمن حضرت امام علی 74عمرابوبکرعثمان74والشجرتها الملعونه74دشمن الله محمد علی74مقصر دشمن اصلی دین74 دشمن الله محمد علی74قاتل حضرت زهراء74 عمر22+27 ابوبکر +25 عثمان=74حزب شیطان کافری74فریب خوردگان کافر74دشمن مذهب دین شیعیان74دشمن بهترین مذهب الله74گمراهان مذهب الله محمد74دشمن عترت رسول الله74دشمن حضرت امام علی 74دشمن الله محمد علی 74خائن خبیس نامرد بدین اسلام74 تخریب کنندگان واقعی74خلفای ظالم دین اسلامی74 به کافر ملحد خبیث74 شجره خبیث دین اسلامی 74مقصرا اصلی دین اسلام74 گمراهان مذهب الله محمد74منافق دین اسلام 467-541فتنه ها عمرابوبکر=74قاصبان خلافت اصل دین74قاصب اصلی بدین محمد 74قاصب واقعی کل دین74مقصره جماعت سقیفه74مقصره دشمن اصلی دین74به قاصبان ناحق نامرده نادان74با قاصب نامرده دین اسلام74با نمایندگان واقعی دجال 74 دروغ محض نا اهل خلافت 74 کافر کذاب دین الله 74 دشمن اصلی بدین الله 74 حزب شیطانی کافر74 کافر کذاب دین الله 74دشمن اصلی بدین الله 74 شجره ملعونه خبیثه74قاتل حضرت زهراء 74عمر ابوبکر عثمان74 دشمن حضرت امام علی74دشمن الله محمد علی 74عمر ابوبکر عثمان74والشجرتها الملعونه 74سوره سجده آیه 22 ان من المجرمین منتقمون 74قرآن می فرماید ما مجرمین را سخت عقوبت خواهیم کرد

در برخی روایات به جایگاه حروف ابجد به عنوان مقدمه کتابت اشاره شده است:

1. از امام رضا (ع) روایت شده است: اولین چیزی که خداوند خلق کرد تا نوشتن را برای مخلوق خود بیاموزد حروف معجم بود.[3]

2. از روسول خدا در مورد حروف ابجد سؤال شد آن حضرت فرمودند: تفسیر حروف ابجد را یاد بگیرید؛ چرا که همه شگفتی ها در آن است.[4]

حساب ابجد

در حساب ابجدی برای هریک از حروف ابجد به تریتیب یکی از اعداد اختصاص یافته است؛ حساب ابجدى از این قرار است:

الف 1 ب 2 ج 3 د 4 ه 5 و 6 ز 7 ح 8 ط 9 ى 10 ک 20 ل 30 م 40 ن 50 س 60 ع 70 ف 80 ص 90 ق 100 ر 200 ش 300 ت 400 ث 500 خ 600 ف 700 ض 800 ظ 900 غ 1000.

حساب ابجدى را حساب جمل هم مى‏گویند.[5]

برای مثال از طریق حساب ابجد می توان عدد منطبق بر هر کلمه ای را محاسبه کرد مثلاً کلمه علی (ع، ل، م) طبق حساب ابجدی این گونه محاسبه می شود:

ع70+ ل30+ ی10 = 110.

کاربرد حروف ابجد در علوم غریبه

در دوران های گذشته علم حروف و عدد، آمیختگی خاصی با هم داشته؛ از همین جهت است که طلسمات و حساب های نجومى و تقویمى و احکام نجوم را که بابلیان و مصریان وضع کرده‏اند به حروف ابجدى است و در علم اسطرلاب هم از ترتیبات ابجدى استفاده می شود.[6]

از دیدگاه بسیاری از حکمای قدیم، هر یک از حروف دارای خواص و آثار و کمالاتى هستند که این خواص به حسب انقسام به عناصر اربعه و تعلق به کواکب سبعه مختلف می شود و چنین گفته اند که حرف به منزله جسد است، و عدد به منزله روح.[7] یعنی برای مثال بین دو کلمه ای که دارای عدد واحدی هستند، ارتباط خاصی می توان تصور نمود. ضمن این که برای ترکیب دو کلمه می توان آنها را تبدیل به عدد نموده و عملیات خاصی با این اعداد انجام داد که مبنای اصلی بخش عمده ای از علوم غریبه بر همین رابطه بین حروف و اعداد استوار است.

علم الحروف در عرفان

علم الحروف در عرفان اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و بسیاری از عرفا آثار مستقلی در این باب نوشته اند؛ از جمله محی الدین عربی چندین اثر مستقل در علم الحروف تألیف کرده که برخی از آنها عبارت اند از:

1. رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف، ‏2. رساله مفتاح الاسرار در علم جفر و حروف، 3. انشاء الدوائر،[8]

وی در رساله «رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف‏» در مورد این علم چنین آورده است:

«خداوند اسم اعظم را به آدم تعلیم نمود که همه کائنات در تسخیر این اسم بود، سپس علم الحروف بعد از وی به فرزندش شیث و بعد از آن به ادریس (ع) به ارث رسید؛ ادریس پیامبری مرسل بود و خداوند بر او سی کتاب (صحیفه) نازل کرد و ریاست علم الحروف و اسرار حکمت و اسرار اعداد و افلاک به او رسید و گفته شده است که او نخستین کسی بود که با قلم نوشت. و کتابی به نام «گنج اسرار» نوشت که تنکلو شاه بابلی و ثابت بن قرة حرانی بر آن کتاب شرحی نوشته اند. و چون (از طریق مکاشفه) بر زمان های گذشته وقوف یافتم از او (ادریس ع) در مورد این دو شرح پرسیدم گفت این دو شرح فقط ظاهرش قابل وقوف است و تا کنون سربه مهر باقی مانده، وی آنها را برایم گشود و اسراری شگفت را دیدم که جز مردان بزرگ از عرفا (افراد) بر آن وقوف نمی یابند. و علم الحروف بعد از ادریس به هرامسه مصر به ارث داده شد که چهل نفر بودند».[9]

وی در جای دیگری از این کتاب می نویسد: «امام علی (ع) وارث علم الحروف از رسول خدا (ص) بود، سپس امام حسین (ع)، سپس زین العابدین، سپس امام باقر و بعد امام صادق این علم را به ارث بردند و امام صادق کسی بود که در هفت سالگی در اعماق این دریا غواصی کرد و اسرار آن را گشود و او کسی است که در علم جفر و علم الحروف سخن گفت و به طور مخفی تألیف نمود و فرمود: علم ما کتابی است مسطور در صفحه ای گشوده شده ... و نزد ما است، جفر ابیض و جفر احمر و جفر اکبر و جفر اصغر که در آخر الزمان با امام محمد مهدی آشکار می شود و حق نهایی این علم را جز خود آن امام نمی داند».[10]

 

[1] سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27، انتشارات دانشگاه تهران.

[2] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ذیل حرف الف، ابجد، کتابخانه اینترنتی تبیان.

[3] «عن أبی الحسن علی بن موسى الرضا (ع) قال: إن أول ما حلق الله عزّ وجلّ لیعرف به خلقه الکتابة حروف المعجم»، مجلسی، بحار الانوار، ج 2، ص 31، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[4] «قال امیر المؤمنین (ع) سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره»، همان، ج 2، ص 317.

[5] فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27.

[6] همان.

[7] الطهرانی، میرزا أبی الفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ص 116،

[8] جمعی از نویسندگان، دومین یادنامه علامه طباطبائى‏، ص 45. مؤسسه مطالعاتى و تحقیقات فرهنگى‏.

[9] حسن زاده آملی، حسن، دروس هیئت، ج 2، ص 688، بوستان کتاب‏، قم، 1378ش.

[10] حسن زاده آملی، حسن، عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون‏، ص 778، امیر کبیر،تهران‏، 1385ش.

تصویر عدد در آینه ی ادبیات, عرفان, روان شناسی, قرآن واحادیث, علوم غریبه,علم نجوم, جفر, طب اسلامی, جغرافیا, موسیقی, هنر, سینما و... بسیاری از علوم دیگر تصویری رمزی, تمثیلی و آرمانی و بسیار زیباست که اگر مو شکافانه و عمیق و دقیق به آن پرداخته شود فلسفه ی این علوم بسی آسان تر کشف خواهد شد و روشن می گردد که اعداد در زندگی اهمیت بسزایی دارند. اعداد به شکل فرماول هایی خاص در علوم, به منزله ی تعیین کننده ی زمان روی دادن وقایعی در تاریخ, در قالب خطوط و اشکال در هندسه, به صورت فواصلی که نشان دهنده ی ضرب آهنگ های مختلف موسیقی است یا بنا به فراوانی و نوعشان در اقتصاد به کار می روند. در علوم اسلامی, قرآن, حدیث به کار می روند و برخی از آن ها مانند هفت و چهل دارای تقدیس هستند. برای تعیین نام فرزند, آگاهی های شغلی و تاریخ ازدواج از علم اعداد استفاده می کنند به گونه ای که علمی به نام علم اعداد یا به وجود آمده است که به معانی رمزی, تمثیلی و نمادین اعداد می پردازد. در روان شناسی, روش و ریتم چرخه ی خاص خود را با اعداد در جدول های خاص مشخص می کنند و هر شخصیتی عدد ویژه ای دارد مثلا" اگر روز تولد کسی بیست و پنجم ماه باشد دو و پنج را با هم جمع می کنند و عدد شخصیت فرد را تعیین می کنند ( هفت) سپس ویژگی های مثبت و منفی فرد را با توجه به عدد مربوط به وی بررسی می کنند. عدد و ترکیبات و مفاهیم و ضرایب عددی کار بردی وسیع در تمام امور روزمره ی بشر و علوم و فنون عصر دارند و آن چه آگاهی ها و نیازهای روزمره ی ما را اشباع کرده است چیزی جز عدد نیست. در باورهای خرافی و اعتقادات عامیانه عدد جایگاه ویژه ای دارد. عدد و تکامل مفهوم آن در میان فلاسفه, منطقیون, ریاضیون, ادبا, صرفیون و نحویون موضوع مباحث شگفت انگیزی بوده است. در پیشرفت های صنعتی گسترش شیوه های آماری, ظهور عالم الکترونیکی و فیزیک هسته ای و بالاتر از همه رایانه ها نقش عدد بیش از حد تصور بوده است. خجستگی و گجستگی ( سعد و نحس) اعداد و نقش عدد در معتقدات و سنت ها از قدیم الایام مورد نظر بوده است و در فرک بشر پیدا شده است. در تاریخچه ی علم اعداد عدد پرستی نیز بحث جالبی است. طالع بینی و ستاره شناسی خرافی بر علم هیئت راستین تقدم داشته و شیمی حقیقی آلی و دارویی امروزی, از راه کیمیاگری قرن های گذشته رشد کرده که بقایای آن به شکل دیگری که همان فال بینی و طالع شناسی و طلسمات و جاده های عددی و اعتقاد به شماره های خاص بوده است.

علم اعداد یا عدد شناسی علمی است که به مطالعه معانی نهفته در اعداد می پردازد. همه چیز در عالم دارای دو وجه  فیزیکی و متافیزیکی است و درعددشناسی بعد متافیزیکی اعداد مورد بررسی قرار می گیرد. عدد شناسی هم از نظر علمی، هم تجربی و هم دینی تایید شده است.

علم اعداد، به شخص کمک خواهد کرد تا خود و الگوهای روانی خود را بشناسد و مسائل یا شرایط خاص زندگی خود را حل کند یا توانایی های بالقوه خود را فعال کند.

علم اعداد در واقع همان فلسفه اعداد است. اعداد دارای دو معنی و مفهوم می باشند :

1- همان شناختی است که ما از اعداد داریم و در زندگی روزمره از آنها استفاده می کنیم.

2- همان اسرار اعداد است که معروف به علم عددشناسی (Numberology) می باشد. هر عدد حاوی معانی خاص خود می باشد که برای شناخت شخصیت هر فرد باید از مجموع اعدادی که فرد را احاطه کرده اند به شخصیت فرد پی برد.

***********                                                 

قلب تفسیرها و تحلیل های انجام شده در علم اعداد (عددشناسی)، شامل مطالعه درباره اخلاق و خصوصیات افراد می باشد؛ که به عنوان هسته مرکزی در نظر گرفته می شود.

عواملی اصلی که از این هسته مشتق می شوند، عبارتند از :

.  مسیر زندگی

.  پتانسیل و هویت  انسانها

·  میل و انگیزه درونی

·  روز تولد

مسیر زندگی (عدد تقدیری)

مسیر زندگی یا همان عدد تقدیری که از محاسبه اعداد ماه، روز و سال تولد بدست می آید، بعنوان مهمترین عدد هسته مركزی و همچنین مهمترین عدد در گزارش عددشناسی می باشد. جهت توصیف خصوصیات اخلاقی یک شخص، بدون شک عدد تقدیری مهمترین عدد در عددشناسی می باشد.

مسیر زندگی، اتفاقات و رویدادهای مهم و بزرگی که شخص در زندگی خود تجربه می نماید و یا باید تجربه کند، را به  فرد آموزش می دهد.

این آموزش ها معمولاً، مسیر اصلی زندگی شخص را تعیین می کند و همچنین روشن کننده مسیر و محیطی می باشد که فرد قادر است در آن به یادگیری و آموزش های سودمند و کسب تجربه های مفید بپردازد.

مسیر زندگی از طرفی بخوبی برخی از مشخصه های اصلی كه احتمالا در ساختار اشخاص وجود دارد، را توضیح می دهد.

اكثرمردم کم و بیش با مسیر زندگی خود مشکلاتی را دارند و برخی نیز بنا به دلایل خودشان، علاقه كمی در تعقیب آن مسیر خاص یا تغییر آن مسیر دارند.

عدد مسیر زندگی نمای کلی و وسیعی از فرصت ها، چالش ها و درس هائی که شخص با آن روبرو خواهد شد، را نشان می دهد. مسیر زندگی مانند جاده ای است که شخص باید در آن سفر کند و با فرصت ها و چالش های خود روبرو شود.

حروف اَبجَد شیوه‌ای برای مرتب‌سازی حروف  زبان عربی است که بر پایه الفبای اولیه خط فینیقی مرتب شده‌اند. گاهی از این شیوه در شماره‌گذاری موردها یا صفحات بکار می‌رود.

حروف ابجد به این شرحند: «الف، ب، ج، د، ه‍، و، ز، ح، ط، ی، ک، ل، م، ن، س، ع، ف، ص، ق، ر، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ».

برای آسانی ازبر کردن ترتیب این حروف، هر چندتا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ می‌شوند. این واژه‌ها عبارت‌اند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ»

از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژه‌ها نیز استفاده می‌شود. به این ترتیب که برای هر حرف واژه‌ای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند عدد متناظر را از جدول زیر بر می‌دارند و اعداد بدست‌آمده را جمع می‌زنند. برای نمونه در این روش، واژه «علی» برابر با «110» می‌شود همچنین «یاعلی» برابر با ( 121) می‌باشد. برخی افراد برای این شماره‌ها ویژگیهای فرا طبیعی قائلند.

علوم غریبه به چند طریق کشف وبه نتیجه مطلوب میرسد.

یکی از این راهها از طریق حروف ابجد است

. حروف ابجد، اولين صورت از صور هشت گانه حروف جمّل بوده است. نام مجموع صور هشت‏گانه مزبور، حروف الفباي مردم فينيقه بوده و آنها عبارت است:
1. ابجد 2. هوز 3. حطى 4. كلمن 5. سعفص 6. قرشت 7. ثخذ 8. ضظغ و در حساب جمّل، الف تا طاء بترتيب نماينده يك تا نه، و يا تا صاد، بترتيب نماينده دو تا نود و قاف تا غين، بتريتب نماينده صد تا هزار مى‏باشد.
عرب حروف الفباى خود را بتوسط آنها ياد مى‏كند. ترتيب حروف (مراد حروف بى‏صداست) در اين فسق همان ترتيب عربى ـ آرامى است. و اين امر با دلايل ديگر ـ مويد آنست كه عرب الفباى خود را از آنان بوساطت نبطيان اقتباس كرده است.
اما دليل اين نامگذارى عرب كه در افسانه‏هاى خرافى ساختن و اشعار متناسب با دعاوى باطله لغوى و تاريخى خويش به جعل كردن معروف مى‏باشند، گاه به هر يك از اين هشت صورت معناى خاص داده است.
(ابجد، يعنى آغاز كرد ـ هوز، يعنى در پيوشت ـ حُطى، واقف شد ـ كلمن، سخن‏گو شد ـ سعفص، از او آموخت ـ قرشت، ترتيب كرد ـ ثخذ، نگاه داشت ـ ضظغ، تمام كرد. و يا بجهت تعصب قومى براى كلمات معموله (ابجد...) كه از طريق روايت بديشان رسيده و براى آنان نامفهوم بوده تأويلات ديگرى قائل شده‏اند بر طبق گفتار بعضى از علماء شش پادشاه مدين حروف هجائى را بترتيب اسامى خود
مرتب كرده‏اند. و بر حسب روايت ديگر، شش كلمه اول نامهاى هفته است و بر حسب روايت ديگر شش كلمه اول از كلمات هشتگانه مزبور اسماء شش ديو بوده است. با وجود اين در بين علماى نحو عرب، كسانى مانند مبرد و سيرافى بوده‏اند كه بروايات مذكور قانع نشده صريحا گفته‏اند كه كلمات هشتگانه ابجدى از مأخذى بيگانه اقتباس شده است.
براى آگاهى بيشتر رجوع کنید به :
1. لغت‏نامه دهخدا، على‏اكبر دهخدا، جلد 1، ص 287 و 288
2. برهان قاطع، محمدحسين بن خلف تبريزى، جلد 1، ص 77 و 78
3. دائرة المعارف اسلام.
بايد دانست اسرار جهان هستي فراوان است از آن جمله اسرار اعداد مي باشد که برخي با احاطه علمي و از طريق تهذيب نفس پيگيري مي کنند و نتيجه هم مي گيرند. اما درباره تأثير اين گونه روش ها به سه نکته بايد توجه داشت:
- احاطه علمي.
- تهذيب نفس و دوري از استفاده ابزاري.
- تأثير اين گونه موارد به نحو مقتضي است و در صورتي که موانع ديگر نباشد و مصلحت الهي اقتضا کند مؤثر خواهد بود.

ابجد کبیر یا حروف جمل :
برای اینکه عدد اسم خود را بدانید اعداد مربوط به اسم خود را با هم جمع کنید.
نکته:
حروف ابجد براساس حروف عربی میباشد پس اگر به حروف گچپژ برخورد کردید آنها را به ساقط تبدیل کنید (هيچ).

هر گاه بخواهید طالع شخصی را پیدا کنید :

باید نام و نام مادر او را به ابجد کبیر در آورده و با هم جمع کنید ، سپس حاصل جمع را تقسیم بر 12 کرده و باقیمانده طالع شخص می گردد .

توجه !

اگر زمانی باقیمانده صفر باشد باید نام تنها را تقسیم بر دوازده کنید و باقیمانده طالع آن شخص می شود .

و باید بدانید که فرق حروف ابجد با حروف فارسی این است که در حروف فارسی 32 حرف داریم اما در ابجد 28 حرف داریم و فرق آنها در 4 حرف ( گ- چ- پ- ژ ) میباشد و در هنگام استفاده از حروف ابجد در فارسی این حروف حذف می گردد .

مانند آقای هوشنگ بنت ژاله وقتی می خواهیم طالع آقای هوشنگ را حساب کنیم به طریق زیر عمل می کنیم ،

              ه        و        ش        ن       گ       بنت       ژ     ا      ل      ه 

 

             5        6        300     50      خالی    بنت   خالی    1    30    5

 

                               361                +                  36

جمع عدد هوشنگ به عدد ابجد کبیر می شود ،

50 + 300 + 6 + 5 = 361

جمع عدد ژاله به ابجد کبیر می شود ،

5 + 30 + 1 = 36 

مجموع نام و نام مادر می شود ،

361 + 36 = 397

چون که دوازده طالع در سال داریم تقسیم بر 12 می کنیم و باقیمانده از تقسیم طالع هوشنگ می شود ،

397تقسیم بر 12 نتیجه باقیمانده 1 می شود ، و طالع آن حمل میباشد .

باقيماند هرجه باشد طبع او بدست مي آيد

1-آتش – 2- حاك-3- باد – 4- آب-

 5—آتش- 6 – حاك- 7 – باد- 8 – آب-

 9 –-آتش- 10 – حاك 11 – باد 12 – آب.

خواص طبع ها :

1- طبع آتشی همیشه زود عصبانی می شود و زود خاموش می گردد و کینه در دل نگه نمی دارد وهمیشه بدن او حرارت دارد وتشنه می باشد و زود جنگ شروع میکند .

2- طبع خاکی همیشه متواضع و فروتن و ساکت می باشد و با حرمت وبا احترام با دیگران زندگی میکند .

3- طبع بادی همیشه مغرور و تند خو میباشد و حرکات خود را پنهان از چشم دیگران انجام می دهد و بسیار زیرک وکینه ای می باشد .

4- طبع آبی همیشه مسرور شاد است و سه طبع بالا در وجودش ظاهر می گردد و همیشه از دست زبان به عذاب می افتد . 

این مطلب بر می گرده به ریاضیات و متافیزیک و کاملا علمی هست.
این موضوع رو با فال و رمالی و ... اشتباه نگیرید.


)برگرفته شده از كتاب کنوز الاسرار الخفیه فی علوم الغریبه)

 

علم الحروف در عرفان

 

علم الحروف در عرفان اسلامی جایگاه ویژه ای داشته و بسیاری از عرفا آثار مستقلی در این باب نوشته اند؛ از جمله محی الدین عربی چندین اثر مستقل در علم الحروف تألیف کرده که برخی از آنها عبارت اند از:

 

1. رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف، ‏2. رساله مفتاح الاسرار در علم جفر و حروف، 3. انشاء الدوائر،[8]

 

وی در رساله «رساله الدر المکنون فى علم‏ الحروف‏» در مورد این علم چنین آورده است:

 

«خداوند اسم اعظم را به آدم تعلیم نمود که همه کائنات در تسخیر این اسم بود، سپس علم الحروف بعد از وی به فرزندش شیث و بعد از آن به ادریس (ع) به ارث رسید؛ ادریس پیامبری مرسل بود و خداوند بر او سی کتاب (صحیفه) نازل کرد و ریاست علم الحروف و اسرار حکمت و اسرار اعداد و افلاک به او رسید و گفته شده است که او نخستین کسی بود که با قلم نوشت. و کتابی به نام «گنج اسرار» نوشت که تنکلو شاه بابلی و ثابت بن قرة حرانی بر آن کتاب شرحی نوشته اند. و چون (از طریق مکاشفه) بر زمان های گذشته وقوف یافتم از او (ادریس ع) در مورد این دو شرح پرسیدم گفت این دو شرح فقط ظاهرش قابل وقوف است و تا کنون سربه مهر باقی مانده، وی آنها را برایم گشود و اسراری شگفت را دیدم که جز مردان بزرگ از عرفا (افراد) بر آن وقوف نمی یابند. و علم الحروف بعد از ادریس به هرامسه مصر به ارث داده شد که چهل نفر بودند».[9]

 

وی در جای دیگری از این کتاب می نویسد: «امام علی (ع) وارث علم الحروف از رسول خدا (ص) بود، سپس امام حسین (ع)، سپس زین العابدین، سپس امام باقر و بعد امام صادق این علم را به ارث بردند و امام صادق کسی بود که در هفت سالگی در اعماق این دریا غواصی کرد و اسرار آن را گشود و او کسی است که در علم جفر و علم الحروف سخن گفت و به طور مخفی تألیف نمود و فرمود: علم ما کتابی است مسطور در صفحه ای گشوده شده ... و نزد ما است، جفر ابیض و جفر احمر و جفر اکبر و جفر اصغر که در آخر الزمان با امام محمد مهدی آشکار می شود و حق نهایی این علم را جز خود آن امام نمی داند».[10]

 

 

[1] سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27، انتشارات دانشگاه تهران.

[2] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 2، ذیل حرف الف، ابجد، کتابخانه اینترنتی تبیان.

[3] «عن أبی الحسن علی بن موسى الرضا (ع) قال: إن أول ما حلق الله عزّ وجلّ لیعرف به خلقه الکتابة حروف المعجم»، مجلسی، بحار الانوار، ج 2، ص 31، موسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[4] «قال امیر المؤمنین (ع) سأل رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: ما تفسیر ابجد؟ فقال: تعلموا تفسیر أبجد فإن فیه الاعاجیب کلها، ویل لعالم جهل تفسیره»، همان، ج 2، ص 317.

[5] فرهنگ معارف اسلامی، ج 1، ص 27.

[6] همان.

[7] الطهرانی، میرزا أبی الفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، ص 116،

[8] جمعی از نویسندگان، دومین یادنامه علامه طباطبائى‏، ص 45. مؤسسه مطالعاتى و تحقیقات فرهنگى‏.

[9] حسن زاده آملی، حسن، دروس هیئت، ج 2، ص 688، بوستان کتاب‏، قم، 1378ش.

[10] حسن زاده آملی، حسن، عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون‏، ص 778، امیر کبیر،تهران‏، 1385ش.

 



گمراه دین 310 عمر 310 یا بلاء دین اسلام310 جهل عرب 310ابا جهل در دین 310کفری310 حرامیان 310 نا اهل کل مذاهب310 نامردیه 310اهل نابکار 310اهل نابکار310 درد کل مذاهب310 نا اهل کل مذاهب 310نابکاراهل دین310نیرنگ310 قاصب مذهب الله 310 مذهب ناحق اهل دین 310گره اهل دینه 310 قفل اهل دین 310 قاصب مذهب الله 310 مخالف اهل دین 310 فاسق دینه 310 نیرنگ310 با اهل منافق310 ملعون و پلید اهل دین 310قاصب بکل دین 310 اهل نابکار 310 بمنافق اول 310 ابله منافقا310 جاهل منافق310 حرامیان عمر310 اباجهل دردین310 فاسق دینه310کفری 310 ابله منافقا 310 منکر310نیرنگ310احمقها احمقها 310 بمار زنگی310کلب کلب هار310 ابله منافقا310جاهل منافق310دلیل نفاقه 310کفری310 منکر 310دلیل نفاقه310جهل عرب310جاهل منافق310جهل عرب 310نیرنگ 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 کفری310 دلیل نفاقه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310 منکر 310 وهابیه منافقی 310 ابله منافقا 310 عمر310 فتنه ها 310+231= 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 +430 مقصر = 971 ظالم -310 عمر ظالم 971-310 عمر = 661 عثمان - 430 مقصر = 231 ابوبکر نامردیه 310عمر 310 نیرنگ310نمرودی 310 310ابله منافقا 310جاهل منافق 310به ابحد عمر310نیرنگ 310حرامیان 310جاهل منافق 310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری 310 فاسق دینه 310منکر 310نیرنگ310 عمر310نامردیه310 کفری 310نیرنگ 310گمراه دین310ابله منافقا310 نامردیه310حرامیان 310عمر310منکر 310نمرودی 310نیرنگ310نمرودی310 گمراه دین310 فاسق دینه 310کفری310 قاصبان بدین310حرامزاده پلید310 حرامیان 310بدجنس عالم احمقا 310گبر پلید دین 310 منکر 310سگ هار پلید 310وحشی هاریا 310بابقره 310حاهل منافق 310 بمردک پلید 310حرامزاده پلید310 فاسق دینه310کلب کلب هار310جهل مرکبی 310بمار زنگی 310 رمز زناه310 فسق کلیه310گمراه دین310گمراه دین310 فسق دینها 310گمراه دین 310 جاهل منافق310 فاسق دینه 310 فسق دینها310 دزدان فدکه فاطمه 310دزدان فدکه فاطمه310حرامیان310بی ایمان دین اسلام 310گبرپلید دین310 310 حرامیان310 دقلبازملحد310ببقرها 310بقلدره دینه310کلب کلب هار310 جاهل منافق 310نارجهیما 310سم ری310سامری قوم محمد عمرابن خطاء 310 گمراه دین310جهل مرکبی310با کافرها 310بانادانه دین اسلام310 بمردک پلید310 آشوبا310 دقل بازملحد310کفری310 منکر310سامری310 گمراه دین 310جاهل منافق 310حرامیان 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند 310 منکر 310سگ هارپلید310 310کلب کلب هار310وحشی هاریا310فس قینی310ابله منافقا 310سامری 310سم ری 310 سامری قوم محمد و سامری قوم موسی شجره الملعونه بودند310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310 عمر 310 جاهل منافق 310 حرامزاده پلید 310 رمززناه 310 گمراه دین 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 کفری310 نیرنگ310نمرودی 310سامری310 310مار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310 سگ مردها310نیرنگ 310نمرودی310سامری310 گمراه دین310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310نار جهیما 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 دلیل نفاق 310 و ابوبکر 231به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 ابوبکر احمق ملحد 231 احمق ملحد 231 فاسق ابوبکر231 نفاق 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها231 ادیانی جعلی باطل 231 بابی عقلیها231یاابوسفیانی231دورویه 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231 احمق ملحد231 لانه جاسوسیه 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر 231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر ابوبکر231 نفاق 231 احمق ملحد231 عصیان231فاسق231 قفان231 احمق ملحد 231 قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر 231با احمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 عدواهل بیت 527 +14 معصوم = 541 ابوبکر و عمر 541 عدواهل بیت بوده اند 310بمار زنگی 310

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در شنبه 7 فروردين 1396برچسب:,ساعت 13:31 توسط برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110+ 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.به ابجد اسلامه حق 245 یعنی فاطمه و علی 245 وصی پیامبر 359-231 ابوبکر = 128حسین وزیر پیامبر 476 - 231= 245علی فاطمه 245وصی نبیا 169علی مهدی169 با نماینده بحق محمد علی حسن حسین مهدی 245 اسلامه حق 245 یعنی علی110+ +135= 245 اسلامه حق 245 منظور علی و فاطمه پدر مادر شیعیان میباشنددرود و صلوات خدا بر پدر و مادر شیعیان اهل بیت پیغمبر اسلام |




حکم الله حکم قرآن 553 -541 فتنه ها عمر ابوبکر= 12 امام هویت اسلام 553 -541 عمر ابوبکر = 12 قرآن چهار
مذاهب باطل دردین اسلام خدایی بایداز خجالت بمیرند ده سال است قادر به جواب گویی نیستند
مناظره جاثلیق بزرگ مسیحیان با ابوبکر رکب وبا و شکست ابوبکر خائن منافق قاصب جاه طلب
مناظره مامون خلیفه عباسی با علمای 73 فرقه باطل در حقانیت امام علی
شیعه یعنی اصل مذهب اصل اسلام110مذهب واقعی الله شیعه میباشد 110یگانه مذهب الله محمد علی 385 شیعه385
با کلمه 66 الله 66 زنده 66 یگانه66آگاه جهان 66دادگاه مذهب 66 ادیان66 الله 66 امام و اسلام خود را ثاب
سیزده رجب به ابجد سیزده 86+110علی=196 دین اسلام 196 کلید اسلام196 کلید بدین الله 196 امام کل دین 196
گوهر بحر ولایت علی مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست
گریه و خنده پیامبر اسلام =اصل اسلام 253+132 بدین الله = 385 شیعه 385
دین واقعی جهان اسلام است مذهب واقعی جهان شیعه است
به دو ابجد =مجاهد 70+40اصل ولایت 110 علی 110ولی دین110 مجاهد53 احمد53 علی فاطمه53 آل طاها آل یاسین53
مذهب امام اول ثانی ثالث رابع خامس سادس سابع ثامن تاسع عاشرهادی عشر ثانی عشر253+132 اسلام =385 شیعه
انسان خلیفه خداوند برای کارهای ارزشی قایل است به ابجد انسان کامل253+132 اسلام= 385 شیعه 385
بانوی عترت الله زهراست سرحلقه انبیایو اولیاء زهراست
مومن136 آئینه136علی136به ابجد کبیر وصغیر علی 136 مومن الله202 آئینه الله202 محمد علی202آقای من 20202
امیر المومنین 12 حرف و ابجدش58+12= 70+40 اصل ولایت = 110 علی 110ولی دین 110 دین الهی110 یمین110 اصحا
علی 110+135 فاطمه =245 کلید مذهب اسلام 245 علی فاطمه 245 مذهب الله150+46 نماینده الله محمد علی = 19
قرآن 351 یعنی 132 اسلام +202 محمد علی +17 نماز = 351 قرآن 351+34باکلام حق =385 شیعه
دین الله130+183مذهب اسلام +72دین الله130 +183مذهب اسلام +72 کاملترین مذهب امامت 72بدین ها= آدم داود
پسر قرضاوی مفتی اهل سنت مصر شیعه شد ایجانب تمام دکترین دنیا را به مبارزه علمی علم ابجد ریاضی قرآن دع